یادداشت سیده فاطمه مطهری

        برایمان از شهر نان هم آورده‌اند. نان‌ها بلند و سوراخ سوراخ که تا آن وقت ندیده‌ام. اسم نان‌ها را گذاشته‌ام «نان کت کتو» یعنی «نون سوراخ سوراخ».

 دلم می‌خواهد، بروم کرمان و با چشم‌های خودم ببینم «نون کت کتو» را چه‌طور می‌پزند. چرا نان‌ها آن قدر سوراخ دارند. آدم را یاد «چلو صافی» می‌اندازد. فکر می‌کردم خمیر را توی چلو صافی پهن می‌کنند، این قدر فشار می‌دهند تا از آن طرف بزند بیرون و سوراخ سوراخ شود. تکه‌ای نان برمی‌دارم، به جای خوردن نگاهش می‌کنم و به صورتم می‌چسبانم و از سوراخ‌هاش دنیا را می‌بینم. جوجه‌ای که عمو قاسم داده بود، بزرگ‌شده و مرغی شده، از سوراخ‌های نان می‌بینمش، که توی کرت زیر داربست درخت انگور خاک‌ها را با پاهایش می‌کند و چاله درست می‌کند. «فیلو» سگمان را می‌بینم که بغل دیوار طویله خوابیده و سرش را گذاشته روی دست‌هایش.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.