یادداشت زینب
1400/2/8
این کتاب شاملِ نمایشنامههای [چهار]، [سهنوازیِ شبح]، [...مگر ابرهای] و [شب و رؤیاها]، آثارِ ساموئل بکت و همچنین نوشتهی [فرسودگی] به قلمِ ژیل دولوز است. تصاویری که بکت در این نمایشنامه ها میسازد، به خصوص در [سهنوازیِ شبح] و بازیِ او با فُرم و استفاده اش از نور و رنگ بیش از شخصیت ها حرف برای گفتن دارند و حتی در بعضی دیالوگ ها فرم را در واژه میگنجاند. _______سهنوازیِ شبح: ص:" نور: ضعیف، همه جا حاضر، بدون هیچ منبعِ قابلِ رؤيتی. انگار که یک درخشش کلی وجود دارد، درخششِ ضعیف، بیسایه.[مکث]بی سایه. رنگ: هیچ رنگی. همه چیز خاکستری، درجاتِ خاکستری. ...."__________ آنچه آثار بکت را برایم خواندنی تر میکند فرای قواعدِ نمایش گام برداشتن و صحنه را به منشأ درد تبدیل کردن و ایجاد پونکتوم و ... است که توضیح مفصل در این چند خط نگنجد. او واژه را دست به سر میکند و در سکوت سخن میگوید. یک سکوتِ واقعی و نه یک خستگیِ ناشی از حرف زدن. بکت:" همه چیز در حفظ کردنِ سکوت خلاصه نمیشود، بلکه باید نوع آن سکوت را که حفظ اش میکنیم، درک کنیم...." ______________________ ...مگر ابرهای:ص:" در معبدِ کوچکم محو میشدم و کز کرده میماندم، جایی که هیچ کس نمیتوانست من را ببیند، در تاریکی."____________________در شب و رؤیا ها: بخشی از واپسین ترانههای شوبرت:" بازگرد، شبِ متبرک،/ رؤياهای شیرین، شما نیز بازگردید." مقالهی فرسودگی در امتدادِ این ۴ نمایشنامه، روشنگر است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.