یادداشت سیده فاطمه مطهری
1404/1/31
یکی از شبکههای تلویزیون، شب قدر یک دختر جوونی رو آورده بود که دربارهی تجربهی همخونه بودنش با یک عضو دماغش در خوابگاهی در ترکیه میگفت. برنامه رو از اواسطش دیدم و انتهای برنامه هم بخاطر تموم شدن زمان، حرفهای دخترک نیمهتمام ماند. همون موقع اسم کتابی که گفت خاطراتم رو نوشتم سرچ کردم و امروز بعد سحر شروع کردم به خوندن و یک ساعته کل کتاب رو خوندم عجیب بود و هولناک دختر جوون ایرانی که برای درس خوندن به ترکیه میره و تو خوابگاه با یک دختر سرتاپامشکیپوش و پوشیده زده همخونه میشه و بعد یک مدت متوجه میشه شیما، همخونهاش، عضو داعشه حتی پرچم سیاه داعش به دیوار زده راوی یک دختر ایرانی شیعه که در اون شهر کاملا غریب و تنهاست، موقعیت هولناکیه، موافقید؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.