یادداشت پریا محمدنیا
1404/2/31
ملک گرسنه از کتاب های باکیفیت و دقیق در باب دیدار و مذاکرات مولانا و شمس تبریزیست. این کتاب به سه بخش اصلی تقسیم شده: ( پیش از او_ با او_پس از او ) نهال تجدد از منابع دقیقی مثل مقالات شمس و دیوان کبیر برای تجمیع داستان استفاده کرده و نقدی که به کتاب وارد شده اینه که این کتاب عملا یک کار پژوهشی به حساب میاد( به نظر من این مورد میتونه از لحاظ روایی و پایایی ویژگی مثبت هم در نظر گرفته بشه. ) قونیه شمس تبریز را به بند گرفته بود.آن پرنده را که تندخو و صریح بود و یکجا قرار نمیگرفت. شمس بارها به زبان آورده بود: (مولانا آینهی جمال خدا بر من است و ما روحی واحدیم در تنهایی جدا از هم.) ملک گرسنه به درستی روایت میکنه که شمس کمتر از مولانا مفتون نبوده و گویی هردوی آنها در آتش عشقی که از دیدارشان به پا شد به یک اندازه سوختند. در اواخر کتاب به نقل از شمس تبریزی آمده: ( مولانا و من به هم رسیده بودیم.معجزه آسا. آیا روزی دو انسان دیگر خواهند توانست چون ما به هم بپیوندند...؟! )
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.