یادداشت پریا محمدنیا

        ملک گرسنه از کتاب های باکیفیت و دقیق در باب دیدار و مذاکرات مولانا و شمس تبریزی‌ست.
این کتاب به سه بخش اصلی تقسیم شده:
( پیش از او_ با او_پس از او )
نهال تجدد از منابع دقیقی مثل مقالات شمس و دیوان کبیر برای تجمیع داستان استفاده کرده و نقدی که به کتاب وارد شده اینه که این کتاب عملا یک کار پژوهشی به حساب میاد( به نظر من این مورد میتونه از لحاظ روایی و پایایی ویژگی مثبت هم در نظر گرفته بشه. )
قونیه شمس تبریز را به بند گرفته بود.آن پرنده را که تندخو و صریح بود و یکجا قرار نمی‌گرفت.
شمس بارها به زبان آورده بود:
(مولانا آینه‌ی جمال خدا بر من است و ما روحی واحدیم در تن‌هایی جدا از هم.)
ملک گرسنه به درستی روایت میکنه که شمس کم‌تر از مولانا مفتون نبوده و گویی هردوی آنها در آتش عشقی که از دیدارشان به پا شد به یک اندازه سوختند.
در اواخر کتاب به نقل از شمس تبریزی آمده:
( مولانا و من به هم رسیده بودیم.معجزه آسا.
آیا روزی دو انسان دیگر خواهند توانست چون ما به هم بپیوندند...؟! )
      
867

49

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.