یادداشت مجتبی شاهسون
1400/10/20
3.8
2
نوربرت الیاس از مرگ و پیری نوشتهاست. از تنهایی دم مرگ، او مینویسد اگر کسی در آستانهی مرگ احساس کند که دیگر ارزش و اهمیت چندانی برای اطرافیانش ندارد، او به راستی تنهاست. در جهان مدرن، سالمندان تنها هستند. نوعی دستهبندی نگرش به مرگ در کتاب الیاس مطرح میشود، او معتقد است در جهان سنتی، انسانها به دلیل تجربهی مکرر مرگ، حضور مرگ در یک چهاردیواری که کودک، جوان و سالمند همه باهم در آن زندگی میکردند و ... با مرگ نزدیکی بیشتری داشتند، و سالمندان تا اخرین لحظهی زندگی، در کنار دیگران بود. در جهان مدرن اما، مرگ به پدیدهای رازآلود تبدیل شدهاست، ما مرگ را مخفی میکنیم، از شکل درست رفتار کردن در مراسمات سوگواری عاجزیم و توانایی هضم آن را نداریم. اینگونه است که در جهان مدرن، نه تنها مرگ از جامعه و زندگی عادی به دور انداخته شده، بلکه سالمندان (به عنوان یاداورندگان مرگ)، نیز از جامعه طرد شدهاند. ما آنهارا محکوم به زندگی در تنهایی، در خانه خود یا خانه سالمندان یا حتی به شکلی مدرن در بیمارستان ها کرده ایم و به گمان خودمان داریم از آن ها مراقبت میکنیم. مراقبت نه از جسم بلکه از روح باید صورت بگیرد. اما سالمندان ما هیچ جایی در جامعه و در زندگی معمول ما ندارند. در گذشته آنها تا لحظهی آخر عضوی مرکزی و اصلی در خانواده و جامعهشان بودهاند اکنون اما جهان مدرن آنهارا به اشخاصی اضافی تبدیل کردهاست که حتی حضورشان در جامعه نیز مستلزم ترحم است. ما چگونه به دوران پیری خود فکر میکنیم؟ زمانی میرسد که قبل از مردنمان، زندگی ما به عنوان یک شخص در اجتماعی که تا دیروز عضو اصلی آن بودیم به پایان میرسد اما هنوز جسممان زنده است، ترحم اطرافیان را میبینیم. این نسل تیتیش مامانی که به قول الیاس زیادی به بوهای زننده حساس شده و بوی سالمند را غیرقابل تحمل مییابد. الیاس در هشتادسالگیاش در سخنرانیاش از طردشدگی و تنهایی دم مرگ سخن گفته. از خندهی تمسخرآمیز روشنفکری جوان به پیرمردی که برای بلند شدن از روی مبلی نرم و عمیق، باید چندبار تلاش کند. و او این خاطره را منزجر کننده میداند. روشنفکر جوانی که به تحمیل ساختار، فراموش کرده است او نیز روزی ۸۰ ساله میشود. تنهایی دم مرگ کتابی درباره پیری و مردن در عصر حاضر است.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.