یادداشت محدثه سهامی

محدثه سهامی

3 روز پیش

ثریا در اغما
        بعد از شراب خام دومین رمانی بود که از اسماعیل فصیح می‌خوندم و در ادامه همون نوشته بود ، منتها تقریبا با ۲۰ سال فاصله زمانی.
خوندن کتاب برام ، مثل سر زدن و گپ و گفت با یک دوست قدیمی بود .
جلال آریان ۲۸ ساله اینجا نزدیک به ۵۰ سال داشت . داستان در سال ۵۹ رقم می‌خورد . ابتدای جنگ تحمیلی بود و جلال به خاطر شرایط خواهر زاده‌اش مجبور می‌شه به پاریس بره‌.
جایی که ثریا در اغماست...
داستانش منو یاد جای خالی سلوچ دولت آبادی می‌نداخت ؛ از این نظر که کل داستان حول محور ثریایی بود که تو اغما به سر می‌برد مثل سلوچی که کل داستان حضور نداشت.
نبودن هایی که روی هر بودنی سایه می‌ندازه‌.
نه داستان فراز و فرود خاصی داشت ، نه شخصیت ها خارق العاده و عجیب و غریب بودن و همین سادگی و معمولی بودن منو جذب خودش می‌کرد.
      
5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.