یادداشت محمد صادق جوادزاده

        آخرین جواب از آیزاک آسیموف یه داستان کوتاه فلسفی و علمی‌تخیلیه که درباره‌ی جاودانگی، آگاهی و ماهیت خدا فکر می‌کنه. (اما این کتاب یک مجموعه داستان از آثار آسیموف هستش که در مجلات و غیره، در سالهای مختلف چاپ شدن یا خودش بعدا منتشرشون کرده) 

موریس موریسون، یه فیزیک‌دان که همیشه به زندگی پس از مرگ شک داشته، سکته می‌کنه و می‌میره. اما برخلاف انتظارش، آگاهی‌ش از بین نمی‌ره—حالا فقط یه ذهن محضه توی یه فضای نامرئی، در مواجهه با یه نیروی برتر که خودشو آخرین جواب می‌نامه. این موجود ادعا می‌کنه که آگاهی، بعد از مرگ ادامه پیدا می‌کنه، اما فقط به این دلیل که هستی به فکر کردن نیاز داره.

موریس که همیشه به علم و منطق باور داشته، حالا توی یه دوراهی گیر افتاده: آیا این نوع جاودانگی موهبته یا یه نفرین؟ آیا یه ذهن بدون جسم، بدون امکان تجربه‌ی واقعی، اصلاً زندگی حساب می‌شه؟

آسیموف توی این داستان کوتاه و تامل‌برانگیز، با یه دیدگاه علمی ولی در عین حال فلسفی، یکی از اساسی‌ترین سوالای بشر رو مطرح می‌کنه: اگر بعد از مرگ آگاهی‌مون باقی بمونه، آیا این یه نعمت خواهد بود یا یه شکنجه‌ی ابدی؟

هرکدوم از داستان‌های کتاب، خودشون میتونستن ایده یک فیلم یا یک اثر علمی تخیلی باشن. این مجموعه داستان ارزش بالایی داره. 


      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.