یادداشت زهرا ابراهیمی
1402/1/12
در حین خواندن کتاب بیشتر لبخندی گوشی ذهنم بود که حاکی از حظ وافر از خوانش کتاب بود و گاه اشک و درنگ نسیبم میشد، آنچه میگفت گویا حرفهایی بود که از سال ۹۸ که مادر شدم بارها با خودم مرور کردم، اینکه چقدر مادری امر سیاسی است و در سلسله مراتب قدرت مادرها چه ضعیف واقع شدند. نویسنده تشریح کرده که ارائه تصویر اسطورهای از مادر درواقع ابزار ارباب قدرت برای مصادره فردیت انسانی مادر است. سادهتر بگم: من و مادرهایی که اطرافم دیدم همه در تلاشیم مادر خیلی خوب و مهربانی باشیم و همه استعدادهای بچهها رو کشف کنیم، تصویر ما در نظر دیگران زنی خوشحال و خوشبخت باشد و هرچه زودتر به محیط اجتماعی و کار هم برگردیم که کسی نگوید آخر این همه درس خواندی باید پوشک عوض کنی. اما، ما در مورد لحظاتی از مادری که بیش از توانمان خستهایم، از بحران ها و چالشهای سلسلهوار خشمگین هستیم، مشکلات متداول شیردهی، بی اختیاری در مورد زمان خوابیدنمان، مشکلاتمان با چهره و بدنمان بعد از زایمان و شب بیداری ها جملگی مسائلی است که ما را آزار میدهد ولی در مورد آن در فضای عمومی صحبتی نمیشود، گویی این مشکلات مادر اصلا مهم نیست. حتی افسردگی بعد زایمان انگارهای است تا مشکلات مادر را پزشکیسازی کند و پیشافتاده در نظر بگیرد. بتی فریدان(فمنیست امریکایی) راست میگوید: "زنان مشکلاتی دارند که برای آنها نامی نیست." از همه جالب تر اینکه با مبحث مطالعات مادری آشنا شدم که امیدوارم در سال جدید بیشتر در موردش بخوانم و بیشتر بنویسم.
(0/1000)
1402/1/12
0