یادداشت
1401/3/1
3.6
5
﷽ همیشه روایتهای آدمها از آنچه دیدهاند برای من جذاب بوده،مثل سفرنامهها که یک نفر یک کشور یا شهر دیگر را روایت میکند یا خاطرات رزمندگان دفاع مقدس،این افرادچیزهایی دیدهاند که برای ما شایدفرصت دیدنش کم باشد یا اصلا نباشد! قصه قبرستون روایت دیدههای نویسنده از جاییست که آنچه او دیده شاید ما اصلا فرصت دیدنش را هم پیدا نکنیم. آقای شرفخانلو را با کتابهای متعددش میشناسم،قلمش روان است و جذاب، خواننده را درگیر کتاب میکند،تا آنجا که من کتاب شبیه خودش ایشان راسالها پیش ایستاده خواندم!قصهقبرستون هم مثل همان کتاب جذاب است،چراکه با توجه به شغل نویسنده مشاهداتی داشته از سازمان و مکانی که اسمش را شنیدهایم ولی هیچ خبر ازش نداریم برایم بعضی روایتها بُهت آور بود که چرا ما آدمها حتی موقع مرگ هم دنبال سواستفاده از دیگران هستیم یا گاهی خنده دار است روایت ها که چرا باید یک آدم قبل از فوت والدینش دنبال تقسیم ارث و میراث باشند!
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.