یادداشت فاطمهسادات نبوی ثالث
1403/9/28
در تاریخ جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳ تمومش کردم. داستان کمادعاییه. پر زرق و برق یا پر از پلات توئیست نیست. ولی تصاویر زندهای توی ذهنم ساخت. بیشتر داستان، روایت مسیر سفر از تهران تا بیرجنده:)) در واقع داستان تبعید مصدق از تهران به بیرجنده در اواخر دورهی رضا شاه و داستان آدمهایی که توی این مسیر همسفرش بودند و اون رو به سمت تبعیدگاهش میبردند. شخصیتپردازیها کاملا از خلال رفتارها و دیالوگها اتفاق میفتاد. هیچ توضیح اضافهای مبنی بر اینکه راوی داستان بخواد شخصیتی رو توصیف کنه و اینطوری برامون بسازتش نیست. از خلال رفتارها و دیالوگ آدمها باهم، شخصیتها رو میشناسیم. ولی بهنظرم کشش داستانیش در حد این شخصیتپردازی خوب نبود. فکر میکنم فیلم جادهای خوبی ازش درمیاد:) جعفر مدرس صادقی، داستانهای مشهورتری از این کتاب مهجور داره ولی چون یه سر داستان به محل زندگی و تولدم میرسید:))، این کتاب رو به عنوان اولین کتاب از مدرس صادقی برای خوندن انتخاب کردم. ولی خب کتابی که لزوما بخوام توصیهش کنم نیست. و واقعا فکر میکنم اگه کسی بخواد فیلم جادهای بسازه، این کتاب و این داستان خیلی به دردش بخوره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.