یادداشت زینب کامیار
1403/8/18
کتاب بسیار زیبایی بود .بعضی جاها گریه کردم .بعضی جاها خندیدم و بعضی جاها خدا رو شکر کردم که شیعه هستم .و تصمیم گرفتم که یه شیعه واقعی باشم نه اینکه فقط نام اسلام رو یدک بکشم .این کتاب روایت یه داستان از یک دختر آمریکایی که آروم آروم با مطالعه و شرکت در جلسات انجمن اسلامی مسلمون میشه .توی این جلسات نویسنده خیلی زیبا ازاسلام . حجاب و پوشش صحبت کرده . در این کتاب به زیبایی مسءله حجاب و پوشش را با اشعار .روایات و نظر روان شناسان و نویسندگان دیگر به تصویر می کشد.واقعا زنها ستاره هایی هستند که چیدنی نیستند و ما باید با پوشش خود این را به دیگران بگوییم و با حجاب میشه خود را از گزند چشمان ناپاک حفظ کرد .زن در چادر مانند گوهری است در صدف .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.