یادداشت

خنده ی خورشید، اشک ماه
        این رمان از زمان به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف روسی روایت میکنه تا سقوط محمد علی شاه. چندین شخصیت رو تصویر سازی میکنه از دو تا طرار گردن کلفت بنام شعبون و رمضون تا خانم مارگارت باستان شناس انگلیسی که دل به راهنمای فارسی زبانش میبنده.
بنظرم رضا جولایی داستانهای جذابی رو بموازات هم پیش میبره هرچند بخش های سورئال که مربوط به مکالمه ارواح در مرده شورخانه هست برای من جذابیت نداشت. محور اصلی داستان سرقت دو تا یاقوت فوق گرانبها بنام خنده خورشید و اشک ماه هست.
نمیدونم داستان چقدر واقعیت داره و بهرحال در ضمن روایت این داستانها نویسنده دغدغه های خودشو بیان کرده.
در جایی نماینده روس در باب تفاوت روسها و ایرانیها و انگلیسی‌ها، به شازده ایرانی میگه:« ما تاریخ داریم و مرتب اون رو میخونیم. شما خیلی بیشتر تاریخ دارین اما اصلا نمیخونین. انگلیسیها هم تاریخ دارن؛ هم خوب میخونن هم خوب تفسیرش میکنن.»
در کل این کتاب رو به علاقه مندان رمان با مضمون تاریخ معاصر توصیه میکنم.
#خنده_خورشید_اشک_ماه #رضا_جولایی #نشر_چشمه
      
14

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.