یادداشت زینب مختاری زینب مختاری 1403/7/3 وقتی خوندمش که از خونه دور بود. با خوندن هر بخش اول یاد خونه مادربزرگم افتادم؛ خونهای که روزای روشن کودکیم رو با مهر پذیرا بود :") 1 0 1 (0/1000) نظراتتاکنون نظری ثبت نشده است.