یادداشت zeynab mohamadi
1404/4/20
سَتّاره؛ دختر ایران خواندن خاطرات ستاره فرمانفرمائیان تجربه توامان اشتیاق و حسرت بود. اشتیاق از بابت اینکه شاهزادهای ایرانی خاطراتش را بازگو میکند و حسرت برای اینکه در روزگار قحطی ایران در زمان اشغال توسط متفقین و درحالی که مردم گاها سال را بدون خوردن قرص نان سپری میکردند، اقوامی وجود داشتند که بتوانند فرزندانشان را برای تحصیل به دیگر کشورها بفرستند. ایراندوستی افراد درکتاب آدم را شگفتزده میکند. اینکه آدمهایی سمت کار برای وطنشان میایستند؛ نه از سرناچاری و نداری که چهبسا هم سرمایه رفتن را داشتند و هم راهش را خوب میدانستند، ولی ماندند و در سختترین روزهای مملکت در زمانهی اشغال و کودتا دانشی که داشتند را خرج خاکی کردند که درآن قد کشیدهاند. من اسم این آدمها را به خاطر میسپارم و بهاحترامشان کلاه از سرم برمیدارم. چون درست درهمین روزهای التهاب، بیشتر از همیشه میخواهم شبیهشان باشم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.