یادداشت
1403/5/7
بسمه تعالی این کتاب ۹ بخش دارد که تقریبا هر بخش،یک یا چند فصل دارد بخش اول کتاب درمورد "معیشت" و "اقتصاد" و "عدالت" زمان شاه است که با سند های معتبر از طرف خود افراد بیگانه،مثلا مشاور سابق دفتر تجارت خارجی آمریکا و بسیار افراد دیگری از محققان خارجی وضعیت عجیب آن موقع را نشان می دهد بخش اول،فصل های مختلفی دارد که هر کدام مستند هایی دارد... فصل اول:فساد اداری به عنوان مثال،آرتور میلسپو مشاور سابق دفتر تجارت خارجی آمریکا در کتاب "آمریکایی ها در ایران" مینویسد: قدری اوضاع اقتصادی بد بود که فقرا به زور باید به اغنیا باج می پرداختند و افزایش قیمت ها خیلی زیاد بود و حقوق کارمندان آنقدر کم بود که اغلب آنها چاره ای نداشتند که یا از گرسنگی *بمیرند* یا دست به* دزدی* بزنند! پروفسور جیمز بیل،استاد روابط بین الملل در یکی از کتاب های خود که درمورد روابط ایران و آمریکا بود،می نویسد: هویدا،به سفیر ایران در انگلیس شکایت کرد که فساد در سطح مقامات بالا به میزان شرم آوری زیاد شده.زمانی که شاه اعلام کرد که یک برنامه مبارزه با فساد می خواهد منتشر کند،هویدا او را از این کار باز داشت چرا که معتقد بود آن را به سخره می گرفتند... یعنی در این حد فساد مقامات بالا زیاد بود که خود هویدا چون میدانست که برنامه مبارزه با فساد باعث از بین رفتن آبروی نداشته شان میشود،نگذاشت آنرا اجرا کنند بخش اعظمی از فساد اداری و رشوه خواری و ذلت دولت شاه،به خاطر اطرافیان شاه بود که شاه به آن بی توجه بود برادر هویدا،در کتاب "سقوط شاه" می نویسد: شاهزادگان پهلوی برای خود هرکدام یک دربار کوچکی با خدم و حشم فراوان داشتند که باز اطرافیان آنها دوباره حلقه های دیگری داشتند و... در آغاز،خانواده شاه مستقیما در امور تجاری دخالت نمی کردند و به مرور زمان این وضعیت تغییر یافت و فساد در دربار شاه به طرز عجیبی افزایش یافت به طوری که برای این افزایش فساد اینگونه مثال می زنند که "انگار تکه ای گوشت را میان یک گله یک انداخته اند"
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.