یادداشت مهدیه فاتح
1403/4/5
اول اینکه پنج جلد ترجمه شدهی این کتاب را غیر منتظره سر سفرهی صبحانه از معصومهی توکلی هدیه گرفتم و بال درآوردم. بعد هم اینکه گریگوری واقعا بچه بود؛ ملموس بود و خصوصا خیلی وقتها من را یاد حرفها و رفتارهای بچهها سر کلاس میانداخت. احساسم به شخصیت گریگوری در آخر کتاب، همان حسی بود که نسبت به گرگی که هیچ وقت به میگ میگ نرسید تا بخوردش داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.