یادداشت

Parisa

Parisa

1402/9/23

سه شنبه ها با موری
        برای من هر آنچه که بتونه عامل تامل و تفکر بشه بسیار جذابه. این کتاب به رغم اینکه (جایی در موردش خوندم در دسته بندی کتاب های انگیزشی و زرد قرار گرفته بود،) این چنین نبود. از نظر من پیام اصلی داستان که روایتی از مکالمات استاد و دانشجوی قدیمیش هست ، اصل "پذیرش" بود.
همون چیزی که تمام ما در برخی مواقع تلاش میکنیم که ازش فرار کنیم و بسته به شرایط و موقعیتش که درش قرار می‌گیریم  برای کتمان حقایق و حفظ آرامش مون تو لحظه  ریجکتش میکنیم.
از این کتاب توقع داستان پرکشش و هیجان انگیز ،یا محتوایی با جملات قصار نداسته باشید. 
بخش هایی از این داستان شما رو مجاب میکنه به مسائلی هرچند معمولی اما بسیار مهم فکر کنین، قدردانی و شکرگزاری تون رو بیشتر کنین و یادآور میشه که حواسمون باشه قراره همه بمیریم، اینکه با نفرین و نفرت  نسبت به مسئله مرگ گارد نداشته باشیم و چون این امر حتمی به هیچ  وجه قابل تخفیف برای هیچ کس نیست، لازم هست حواس مون به رفتار و کارهایی که انجام میدیم با دقت بیشتری بشه.
داستان خیلی روان بود و به نظرم نویسنده تونسته بود سادگی و صمیمیت رو به راحتی به‌تصویر بکشه البته بماند که مقداری هم چاشنی سادگی و لطافتش زیاد بود و مسائلی رو مطرح کرده بود که با نظر شخصی من متفاوت بودن  البته که جای گله گذاری نیس چون" شرح مکالمات و نظریات یک انسان "پایه اصلی داستان بود ،ولی بطور کلی گمون کنم یک مرتبه خوندنش  خالی از لطف نباشه. 
بخش هایی از کتاب من رو یاد کتاب *چرا ادم های خوب کارهای بد میکنن؟* ،از دبی فورد  انداخت که به نظرم این کتاب هم بسیار عالی و واقع گرایانه نوشته شده.. در اینجا هم به اصل مهم پذیرش خود و مواجهه با تمام ویژگی های درون مان،گذشته و کارهایی که انجام دادیم حتی اگر افتضاح به بار اومده باشه و تلاش برای بخشیدن خودمون و دیگران پرداخته شده و چه قدر هم این مسئله توانایی بخشیدن  سخته ....
      
2

27

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.