یادداشت فاطمه
1404/4/16
روایت این کتاب، درمورد یک مهندس نخبهی ایرانیه که در جنگ ۳۳ روزه لبنان نقش اساسی داره. بعضی یالوگهای جالبی داشت؛ دیالوگهایی که هرکدوم من رو به چنددقیقه فکر فرو میبرد، مخصوصا با وجود تجربه جنگ ۱۲ روزه خودمون. داستان درنهایت با شهادت حاجرضوان به پایان میرسه. قصه میتونست با کشش خیلی بیشتری باشه اما درواقع فقط اومده بود به جنگ ۳۳ روزه از زاویه دید یه مهندس نخبه ایرانی درگیر در این ماجرا نگاه کرده بود.. قشنگ ترین دیالوگ کتاب از نظر من؟ کتاب را بر سر جایش گذاشت و گفت: +بنظر من صلحی وجود ندارد. ما مدام یا با دیگران در جنگیم یا با خودمان! -اگر این حرف را در جای دیگر بگویی، به عنوان یک آدم جنگ طلب معرفیات میکنند. +صلحطلب های دنیا را دیدهام، همانهایی هستند که برای رسیدن به صلحی که مدنظرشان است، جنگ به راه میاندازند و بدون وقفه آدم میکشند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.