بریدههای کتاب یهبندهخدایی=") یهبندهخدایی=") 1404/7/22 - 15:28 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.6 288 صفحۀ 213 حالا دوباره احساس حقارت و عقب ماندن میکردم. وقتی این حرف های محمد یادم آمد ، یک نفش عمیق کشیدم و گفتم: «محمد جان مادر! دیدی آخرش تو جلو زدی رفتی؟ » 0 1
بریدههای کتاب یهبندهخدایی=") یهبندهخدایی=") 1404/7/22 - 15:28 تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان اکرم اسلامی 4.6 288 صفحۀ 213 حالا دوباره احساس حقارت و عقب ماندن میکردم. وقتی این حرف های محمد یادم آمد ، یک نفش عمیق کشیدم و گفتم: «محمد جان مادر! دیدی آخرش تو جلو زدی رفتی؟ » 0 1