بریده کتابهای زکیه ساوه زکیه ساوه 1403/1/17 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 94 اکنون نوبت آن است که امام حسن جواب بدهد؛ ای کسی که حضرت علی را به بدی یاد کردی ، بدان که من حسن هستم و تو معاویه ،پدر من علی است و پدر تو ابوسفیان، مادر من فاطمه دختر پیامبر است و مادر تو هند جگرخوار جد من محمد(ص) استو جد تو حرب. خدایا تو آنکس را لعنت کن که که حسب و نسبش از دیگری پست تر است. 0 1 زکیه ساوه 1403/1/16 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 81 امام از جای برمی خیزد و رو به مردم می کند و می فرماید: ای مردم ، معاویه گمان می کند چون من او را شایسته خلافت می دانستم با او صلح کرده ام .اما بدانید این خیال باطنی است. به خدا سوگند!اگر شما مرا یاری میکردید و تنها نمی گذاشتیدهرگز با او صلح نمی نمودم ، چرا که رهبری امت اسلامی، به فرموده پیامبر از آن من است ، اما من برای صلاح مسلمانان از حق خود گذشتم. 0 2 زکیه ساوه 1403/1/15 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 50 امام این نامه ها را باز میکند ، آری این دستخط بزرگان کوفه است؛ ای معاویه ، هر چه سریعتر به سوی ما بیا، ما به تو قول می دهیم که وقتی لشکر تو به نزدیکی ما رسید،ما حسن بن علی را اسیر کرده و تحویل تو می دهیم. ای معاویه به سوی کوفه بیا که ما همه،گوش به فرمان تو هستیم، هر وقت تو دستور بدهی ، ما حسن بن علی را به قتل خواهیم رساند. 0 1 زکیه ساوه 1403/1/13 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 35 ای مردم من میتوانم به خلوت تنهایی پناه ببرم و خدا را عبادت کنم ولی بدانید؛اگر من حکومت را به معاویه واگذار کنم، شما در حکومت او هرگز روز خوش نخواهید داشت. من میبینم روزی را که فرزندان شما، در آستانه خانه های فرزندان معاویه ایستاده باشند و از آنها آب و غذا بخواهند ولی کسی به آنها چیزی ندهد. 0 1 زکیه ساوه 1403/1/12 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 9 هر کس مرا میشناسد که می شناسد ، اما آنکه مرا نمیشناسد من حسن، فرزند پیامبر هستم . من چراغ هدایتم ، من کسی هستم که خدا در قرآن هر گونه پلیدی را از او دور ساخته است. من آنکسی هستم که، خداوند محبت به مرا در قرآن واجب ساخته است. 0 2
بریده کتابهای زکیه ساوه زکیه ساوه 1403/1/17 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 94 اکنون نوبت آن است که امام حسن جواب بدهد؛ ای کسی که حضرت علی را به بدی یاد کردی ، بدان که من حسن هستم و تو معاویه ،پدر من علی است و پدر تو ابوسفیان، مادر من فاطمه دختر پیامبر است و مادر تو هند جگرخوار جد من محمد(ص) استو جد تو حرب. خدایا تو آنکس را لعنت کن که که حسب و نسبش از دیگری پست تر است. 0 1 زکیه ساوه 1403/1/16 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 81 امام از جای برمی خیزد و رو به مردم می کند و می فرماید: ای مردم ، معاویه گمان می کند چون من او را شایسته خلافت می دانستم با او صلح کرده ام .اما بدانید این خیال باطنی است. به خدا سوگند!اگر شما مرا یاری میکردید و تنها نمی گذاشتیدهرگز با او صلح نمی نمودم ، چرا که رهبری امت اسلامی، به فرموده پیامبر از آن من است ، اما من برای صلاح مسلمانان از حق خود گذشتم. 0 2 زکیه ساوه 1403/1/15 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 50 امام این نامه ها را باز میکند ، آری این دستخط بزرگان کوفه است؛ ای معاویه ، هر چه سریعتر به سوی ما بیا، ما به تو قول می دهیم که وقتی لشکر تو به نزدیکی ما رسید،ما حسن بن علی را اسیر کرده و تحویل تو می دهیم. ای معاویه به سوی کوفه بیا که ما همه،گوش به فرمان تو هستیم، هر وقت تو دستور بدهی ، ما حسن بن علی را به قتل خواهیم رساند. 0 1 زکیه ساوه 1403/1/13 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 35 ای مردم من میتوانم به خلوت تنهایی پناه ببرم و خدا را عبادت کنم ولی بدانید؛اگر من حکومت را به معاویه واگذار کنم، شما در حکومت او هرگز روز خوش نخواهید داشت. من میبینم روزی را که فرزندان شما، در آستانه خانه های فرزندان معاویه ایستاده باشند و از آنها آب و غذا بخواهند ولی کسی به آنها چیزی ندهد. 0 1 زکیه ساوه 1403/1/12 در قصر تنهایی: حماسه صلح امام حسن (ع) مهدی خدامیان آرانی 4.3 14 صفحۀ 9 هر کس مرا میشناسد که می شناسد ، اما آنکه مرا نمیشناسد من حسن، فرزند پیامبر هستم . من چراغ هدایتم ، من کسی هستم که خدا در قرآن هر گونه پلیدی را از او دور ساخته است. من آنکسی هستم که، خداوند محبت به مرا در قرآن واجب ساخته است. 0 2