بریده‌های کتاب پیمان خون

- عشق تنها کافی نیست. - نه، کافی نیست، اما سنگی است که همه چیز بر آن استوار است.

-از دست دادن کسی که دوستش داری خیلی سخت است.

" هرکس باور میکرد که یک زن هر آنچه بر زبان می‌آورد دقیقا همان چیزی است که در دل دارد، مطمئنا خیالی خام در سر می‌پروراند."

-" می‌بایست گل می‌آوردیم." سی‌بل گفت: "به گل احتیاج ندارد. سنگ قبر و گل فقط برای خاطر زنده هاست. مرده‌ها کارهای دیگری دارند که بکنند."

" قلب من باش. من هم شجاعت تو خواهم بود. و ما بار دیگر یکدیگر را خواهیم یافت."

" من از دعوا و مرافعه ناراحت نمیشوم، به‌خصوص وقتی بعدش آسمان صاف و آفتابی بشود."

تو نمیتوانی کاری بیش از آنچه میکنی انجام بدهی. راستش اوقاتی پیش می‌آید که من آرزو میکنم تو هیچ کاری نمیکردی.

-" ما برای نگرانی دلایل بیشتری داریم..." -" لحظه هاست که اهمیت دارد. زمان حال تنها چیزی است که مهم است. تحت شرایطی غیر از شرایط فعلی، من صبر میکردم تا تو بگویی. اما در شرایط فعلی از همین وضع راضی ام."