بریده‌های کتاب تسلیم نشو، یومی چانگ!

برای تغییر کردن نیاز به رفتن به یک مدرسه جدید ندارم. تغییر را باید از "درون خودم" شروع کنم و مطمئنم امسال برای من همه چیز متفاوت خواهد بود چون من تغییر کردم نه تغییر به یک هویت جدید بلکه خود واقعیم را پیدا کردم!

من همیشه عادت دارم که نامرئی باشم و فرار کنم. (:::

مامان حتی اگر روز سختی داشته باشد و از خستگی هلاک شده باشد ، اگر خدایی نکرده اتفاقی کلمه گرسنه از دهانمان خارج شود ، ظرف چند ثانیه یک غذای خوشمزه و گرم برایمان آماده می‌کند .

بله ، تغییر ، یک چیزِ جسورانه ای برای منِ جدید .

شکست واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که تلاش نکنی

می‌دانم احمقانه است ، ولی اگر بخواهم صادقانه حرف دلم را بزنم ، داشتن کسی که تو را تشویق می‌کند تا از خودت دفاع کنی از بهترین حس های دنیاست !

یوری برای من فقط یک خواهر نیست ، او انگار نیمی از وجود خودِ من است .

با دست دست کردن، همه ی فرصت های خودم را از دست دادم. حتی خودم هم دوست ندارم با کسی مثل خودم دوست شوم.

آدم وقتی دور و بَرش مرتب باشه ، هم آرامش داره هم انرژی .

شکست واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که تلاش نکنی !

من فکر می کنم که همه ما باید از علایق خود پیروی کنیم،مگر چقدر قرار است زندگی کنیم؟!