بریده‌های کتاب جادو فروش 2: به یک کارآموز جادوگری نیازمندیم

وقتی می‌خواهی کاری درست انجام شود، باید به خودت زحمت بدهی و شخصاً ریشه‌هایش را دست کاری کنی.

ببین، توی دنیا دو جور آدم بیشتر وجود نداره .یه دسته اون هایی هستن که کاری رو که باید انجام بدن ،انجام می دن، یه دسته هم اون اون هایی ان که فقط می‌شینن درباره اون کار غر می‌زنن.

گاهی از دست دادن اشتها بی‌اهمیت‌ترین مشکل آدم است.

دنیا جای بهتری می شه گه بعضی از آدم‌ها به بقیه ی آدم‌ها آسیب نزنن.

هیچ چیزی همینطوری اتفاقی پیش نمی اد. اون‌هایی هم که پیش می ان، پیش می ان تا ما واکنش درست رو یاد بگیریم.

وقتی آدم خودش جواب سوالش رو می‌دونه، بهتره اون سوال رو نپرسه.

یادت باشه آدمی که تفاوت رو زیر سوال می‌بره ،باید عرف معمول رو هم زیر سوال ببره.

عشق روح آدم را قلقلک میده.

وقتی داریم رو به جلو می ریم،دیگه نباید به فکر اگر و ای کاش‌های گذشته باشیم.

شک معمولاً آدم رو به جواب می‌رسونه.

چه قدر جالبه که دید بعضی از آدما اینقدر محدوده.

گاهی وقت‌ها آدم‌ها اون قدر برای خلق جادو سخت تلاش می‌کنن که چشم روی ویرانی که باعث شدن می‌بندن.

همه یه روزی می رن. فقط معلوم نیست کجا می رن و تا کی می‌مونن.

همه یه روزی می رن. فقط معلوم نیست کجا می رن و تا کی می‌مونن.

شاید میان آن ناامیدی‌ها ،امیدی بیابند.

بهتره همرنگ این جماعت نشی. نظرت رو هم تا وقتی که سازنده و مفید نیست ،برای خودت نگه دار.

گاهی رفتار متمدنانه از هر معجون قوی‌تره.

دنبال بهونه برای استفاده از جادو نگرد.به جاش دنبال راه‌هایی بگرد که باهاشون بتونی معجزه‌هایی رو که در حال وقوعن، ببینی.