بریدههای کتاب پیش از آنکه بگذاریم بروی kan@shi 1404/1/31 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 31 (قضاوت) را برای (خودمان) نگه داریم و آن را آشکار نکنیم.🙂💛 0 13 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 251 🔶🥃یه لیوان نوشیدنی نیست که تو رو مست می کنه؛ چیزی که باعث مستی تو میشه و از تو یه دائم الخمر می سازه،همون هزاران مزه کردن های ساده ست!(اعتیاد) هم یه جورایی درست مثل (عشق) می مونه؛ توی لحظه های اولیه،😌اصلاً نمیتونی تصور کنی که ممکنه این (عشق)(❤️|🖤)(درد) هم همراه خودش داشته باشه. از (عشق) فقط خنده و لبخند و لحظههای شاد و دلپذیرش را میبینی.😌در واقع (عشق) رو سپرِ بلای خودت تصور میکنی، (تا اینکه) متوجه میشی همه ی اینها سرابی بیش نبوده😴 و در واقع این (عشق) تیری بوده که (خودت) رو هدف گرفته!🏹❤️(🖤) 0 9 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 353 📚خیلی چیزها تویِ زندگیِ من اجتنابناپذیر بوده و چی برام داشته؟ نمی دونم چرا هر چی می تونسته به دردِ من بخوره و کمکم کنه، من رو به روش قرار می گرفتم؛ چرا جلوی عادت هایی که من رو به سمت تباهی می کشوند، نمی ایستادم و باهاش مقابله نمی کردم؟ من جواب هیچ کدوم از این سوال ها رو ندارم. نمی دونم توی این تونلی که گیر کرده م،باید از کدوم طرف برم که تهش یه نوری ببینم💫اون قدر می دونم که راه برام ازهمه طرف مسدود شده، (اما همش تقصیر خودمه) و (دیگه مهم نیست) الان چی کار کنم.🖤❄️ 0 4 kan@shi 1404/2/4 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 183 📚به جایی رسیدم که دیدم دیگه خودم را با این تنهایی شدیدی که باهاش روبه رو شده م،سازگار کردم.🖤 0 12 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 353 📚📌برخلاف هر چیز دیگه توی زندگی، ( ترک کردن) کاملاً یه مسئله ی سیاه و سفیده. شما یا مصرف میکنین یا نمیکنین... و این میلِ به استفاده، چنان قوی و قدرتمنده که واقعاً اجتناب ناپذیره... (🌱) 0 2 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 358 خُب، اگه گهگاه اون هایی رو که بهشون چسبیدی، ول کنی و یه کم بیای سراغ ما، شاید بهتر بفهمی ما چه جوری زندگی می کنیم.(🙂) 0 5 kan@shi 1404/2/3 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 128 📌📚🌱مثل گیاهی که از (ریشه و از خاک) بیرون کشیده شده باشه، ریشه های (روح من) هم آسیب دیده بود.(🥀) 0 8 kan@shi 1404/1/30 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 24 📌📚اون روز روزِ خیلی بزرگی برای مـن بود، لوک... مـن خیلی خوب اون تاریخ رو به یاد دارم؛ نه به خاطر اینکه بهترین روزِ زندگی مـن بود🌈، بلکه به خاطر اینکه بـدترین روزهای زندگـی م🖤،(دنبال) همون روزِ خاص اومده بود.❤️🩹 0 6 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 354 📚بدون شک حس های تازه ای که حکایت از تغییری به یاد موندنی و بزرگ در بدن من داشتن.🤱🏻🌈🌱 این پوست و استخوان ها توی (سی سال گذشته) هیچ نفعی نداشته ن، جز سوء استفاده ی دیگران و حتی خودم! اما یکهو معجزه ای توی این بدن رخ داده بود و همه چی تغییر کرده بود.💫 0 3 kan@shi 1404/1/31 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 60 📌📚شما چیزی رو که هیچ وقت نداشتی،هیچ وقت از دست نمی دی؛(حتی توی شرایط بحرانی!) 0 7 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 227 📚📌تجربه ی من می گه (اعتیاد) همیشه ریشه توی یه سری (جدایی ها) داره و از یه سری (زخم های کهنه و عمیق) نشئت می گیره. 0 14 kan@shi 1404/1/31 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 45 ماتم زده، به غریبه هایی زُل زده بودیم که برای عرض تسلیت به خونه می اومدن؛ (ما انگار از دور شاهدِ تراژدیِ زندگیِ اون ها بودیم،نه صاحب عزا.)🖤 0 5 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 223 📚این که دردم رو می دونم،دلیل بر این نمی شه که می تونم درمانش کنم. 0 10 kan@shi 1404/2/4 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 205 📚📌از اون بیشتر متنفر میشدم؛ تا جایی که (این تنفر بخشی از چیزی شد که من الان هستم.❤️🩹) کسانی که دلیلی برای نفرت داشتن ندارن، اصلاً (درک نمیکنن) که این قضیه چه بلایی سرِ آدم می آره. نفرت برای بارِ اول مثل یه نقطه ی سیاه(⚫)روی یه پارچه ی سفیده؛(⚪) شما میتونی حسابی اون رو بسابی و بسابی و بشوری و بشوری... اما همیشه این لکه سرِ جای خودش میمونه؛(⚫) اون پارچه تا ابد عوض شده و تغییر کرده و دیگه پارچه ی اولیه نیست.💔🖤 0 6 kan@shi 1404/2/3 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 138 📚دوست داشتنِ زیاد💗من رو می ترسونه... من از این که بخوام همه ی این (خرابی ها) رو آباد کنم می ترسم.(🖤) 0 7 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 375 این ها چه طور می توانستند زندگیِ کسی را که تا این حد (برای من) با ارزش بود، بی ارزش بشمارند؟(🌱🌞) 0 8 kan@shi 1404/2/8 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 389 📚ما باید هر جایی دنبال (شادی) باشیم؛حتی توی روزهای (خیلی بد)🌈 0 7 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 254 💔ارتباط ما خیلی (آسیبپذیر و شکننده) بود و باید هم میبود؛ اون هم به خاطر شخصیتی که توی اون مرحله از زندگیمون داشتیم.☀️🌧️ آدم توی کل عمرش (فقط یه باره)¹ که اینجوری عاشق میشه؛ (عاشقی از روی سادهدلی🙂)اینجور عاشق شدن💖هم همیشه (عمیقترین لطمهها) رو به آدم میزنه و بعد از اون، آدم حسابی عوض میشه...🦋 این عشق(💖)باعث میشه یه آدم دیگه بشه.(🖤) 0 4 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 355 📚📌من می تونم کلِ روز و شب این جا بشینم و همه ی این صفحه ها رو با این (ناامیدی ها) پُر کنم؛ اما در نهایت بالاخره مجبورم راهم رو انتخاب کنم. یا همین جا، گوله بشم و بمیرم...⚪🕊️ (ای کاش) واقعاً به همین سادگی باشه. 0 6
بریدههای کتاب پیش از آنکه بگذاریم بروی kan@shi 1404/1/31 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 31 (قضاوت) را برای (خودمان) نگه داریم و آن را آشکار نکنیم.🙂💛 0 13 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 251 🔶🥃یه لیوان نوشیدنی نیست که تو رو مست می کنه؛ چیزی که باعث مستی تو میشه و از تو یه دائم الخمر می سازه،همون هزاران مزه کردن های ساده ست!(اعتیاد) هم یه جورایی درست مثل (عشق) می مونه؛ توی لحظه های اولیه،😌اصلاً نمیتونی تصور کنی که ممکنه این (عشق)(❤️|🖤)(درد) هم همراه خودش داشته باشه. از (عشق) فقط خنده و لبخند و لحظههای شاد و دلپذیرش را میبینی.😌در واقع (عشق) رو سپرِ بلای خودت تصور میکنی، (تا اینکه) متوجه میشی همه ی اینها سرابی بیش نبوده😴 و در واقع این (عشق) تیری بوده که (خودت) رو هدف گرفته!🏹❤️(🖤) 0 9 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 353 📚خیلی چیزها تویِ زندگیِ من اجتنابناپذیر بوده و چی برام داشته؟ نمی دونم چرا هر چی می تونسته به دردِ من بخوره و کمکم کنه، من رو به روش قرار می گرفتم؛ چرا جلوی عادت هایی که من رو به سمت تباهی می کشوند، نمی ایستادم و باهاش مقابله نمی کردم؟ من جواب هیچ کدوم از این سوال ها رو ندارم. نمی دونم توی این تونلی که گیر کرده م،باید از کدوم طرف برم که تهش یه نوری ببینم💫اون قدر می دونم که راه برام ازهمه طرف مسدود شده، (اما همش تقصیر خودمه) و (دیگه مهم نیست) الان چی کار کنم.🖤❄️ 0 4 kan@shi 1404/2/4 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 183 📚به جایی رسیدم که دیدم دیگه خودم را با این تنهایی شدیدی که باهاش روبه رو شده م،سازگار کردم.🖤 0 12 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 353 📚📌برخلاف هر چیز دیگه توی زندگی، ( ترک کردن) کاملاً یه مسئله ی سیاه و سفیده. شما یا مصرف میکنین یا نمیکنین... و این میلِ به استفاده، چنان قوی و قدرتمنده که واقعاً اجتناب ناپذیره... (🌱) 0 2 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 358 خُب، اگه گهگاه اون هایی رو که بهشون چسبیدی، ول کنی و یه کم بیای سراغ ما، شاید بهتر بفهمی ما چه جوری زندگی می کنیم.(🙂) 0 5 kan@shi 1404/2/3 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 128 📌📚🌱مثل گیاهی که از (ریشه و از خاک) بیرون کشیده شده باشه، ریشه های (روح من) هم آسیب دیده بود.(🥀) 0 8 kan@shi 1404/1/30 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 24 📌📚اون روز روزِ خیلی بزرگی برای مـن بود، لوک... مـن خیلی خوب اون تاریخ رو به یاد دارم؛ نه به خاطر اینکه بهترین روزِ زندگی مـن بود🌈، بلکه به خاطر اینکه بـدترین روزهای زندگـی م🖤،(دنبال) همون روزِ خاص اومده بود.❤️🩹 0 6 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 354 📚بدون شک حس های تازه ای که حکایت از تغییری به یاد موندنی و بزرگ در بدن من داشتن.🤱🏻🌈🌱 این پوست و استخوان ها توی (سی سال گذشته) هیچ نفعی نداشته ن، جز سوء استفاده ی دیگران و حتی خودم! اما یکهو معجزه ای توی این بدن رخ داده بود و همه چی تغییر کرده بود.💫 0 3 kan@shi 1404/1/31 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 60 📌📚شما چیزی رو که هیچ وقت نداشتی،هیچ وقت از دست نمی دی؛(حتی توی شرایط بحرانی!) 0 7 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 227 📚📌تجربه ی من می گه (اعتیاد) همیشه ریشه توی یه سری (جدایی ها) داره و از یه سری (زخم های کهنه و عمیق) نشئت می گیره. 0 14 kan@shi 1404/1/31 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 45 ماتم زده، به غریبه هایی زُل زده بودیم که برای عرض تسلیت به خونه می اومدن؛ (ما انگار از دور شاهدِ تراژدیِ زندگیِ اون ها بودیم،نه صاحب عزا.)🖤 0 5 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 223 📚این که دردم رو می دونم،دلیل بر این نمی شه که می تونم درمانش کنم. 0 10 kan@shi 1404/2/4 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 205 📚📌از اون بیشتر متنفر میشدم؛ تا جایی که (این تنفر بخشی از چیزی شد که من الان هستم.❤️🩹) کسانی که دلیلی برای نفرت داشتن ندارن، اصلاً (درک نمیکنن) که این قضیه چه بلایی سرِ آدم می آره. نفرت برای بارِ اول مثل یه نقطه ی سیاه(⚫)روی یه پارچه ی سفیده؛(⚪) شما میتونی حسابی اون رو بسابی و بسابی و بشوری و بشوری... اما همیشه این لکه سرِ جای خودش میمونه؛(⚫) اون پارچه تا ابد عوض شده و تغییر کرده و دیگه پارچه ی اولیه نیست.💔🖤 0 6 kan@shi 1404/2/3 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 138 📚دوست داشتنِ زیاد💗من رو می ترسونه... من از این که بخوام همه ی این (خرابی ها) رو آباد کنم می ترسم.(🖤) 0 7 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 375 این ها چه طور می توانستند زندگیِ کسی را که تا این حد (برای من) با ارزش بود، بی ارزش بشمارند؟(🌱🌞) 0 8 kan@shi 1404/2/8 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 389 📚ما باید هر جایی دنبال (شادی) باشیم؛حتی توی روزهای (خیلی بد)🌈 0 7 kan@shi 1404/2/5 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 254 💔ارتباط ما خیلی (آسیبپذیر و شکننده) بود و باید هم میبود؛ اون هم به خاطر شخصیتی که توی اون مرحله از زندگیمون داشتیم.☀️🌧️ آدم توی کل عمرش (فقط یه باره)¹ که اینجوری عاشق میشه؛ (عاشقی از روی سادهدلی🙂)اینجور عاشق شدن💖هم همیشه (عمیقترین لطمهها) رو به آدم میزنه و بعد از اون، آدم حسابی عوض میشه...🦋 این عشق(💖)باعث میشه یه آدم دیگه بشه.(🖤) 0 4 kan@shi 1404/2/7 پیش از آنکه بگذاریم بروی کلی ریمر 4.0 1 صفحۀ 355 📚📌من می تونم کلِ روز و شب این جا بشینم و همه ی این صفحه ها رو با این (ناامیدی ها) پُر کنم؛ اما در نهایت بالاخره مجبورم راهم رو انتخاب کنم. یا همین جا، گوله بشم و بمیرم...⚪🕊️ (ای کاش) واقعاً به همین سادگی باشه. 0 6