بریدههای کتاب برادران کارامازوف زهرا عالی حسینی 1402/12/12 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 895 با فشار یا اجبار به چه چیزی میتوان ایمان آورد؟ از طرفی، هیچ دلیلی هم نمیتواند به این ایمان آوردن کمک کند. به خصوص دلایل مادی! اگر سنتما به مسیح ایمان آورد، نه به این خاطر بود که دید از نو زنده شده است بلکه پیش از آن در روحش آماده پذیرفتن این امر بود! 0 1 زهرا عالی حسینی 1402/11/14 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 358 (خطاب به عیسی مسیح) درنتیجه به جای پایگاهی محکم که بتواند برای همیشه وجدان بشریت را آرام کند تو هرچه را خارقالعاده، فرضی و مبهم بوده انتخاب کردهای! تو هرچه را از قدرت بشر فراتر میرود برگزیدهای و هنگام رفتن طوری رفتار کردهای که انگار دوستشان نداری. حال آنکه تو کسی بودی که جانت را برای آن ها فدا کردی! 0 3 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/6/28 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 339 خداوند در قدرت نیست بلکه در حقیقت است. 0 12 تاکومی 1403/11/3 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 1 هیچ کس نمیتواند این موضوع(اثبات خدا) را ثابت کند، هر کس فقط میتواند خود را متقاعد کند. 0 1 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/10/5 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 695 زیرا رنج زندگی است. بیرنج چه لذتی در آن خواهد بود. من رنج میبرم و هنوز زندگی نمیکنم. 0 13 زهرا عالی حسینی 1402/12/10 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 776 چند وقت پیش مقالهای از منتقدی آلمانی را که مدتی در روسیه زندگی کرده بود درباره دانش آموزان و جوانان امروزمان خواندم. در این مقاله نوشته بود به دانش آموز یا دانشجویی روسی نقشهی صور فلکی را که تا به حال ندیده و با آن آشنایی ندارد بدهید، فردا آن را به حساب خودش اصلاح شده به شما برمیگرداند. معلومات صفر و ادعا بینهایت! 0 1 زهرا عالی حسینی 1402/12/7 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 720 کالگانوف دوید توی سرسرا، در گوشه ای نشست، سرش را پایین انداخت، صورتش را در دست هایش پنهان کرد و گریست. مدتی طولانی به همین حال ماند. انگار پسربچه ای باشد و نه جوانی بیست ساله های های گریه میکرد. 0 0 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/8/23 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 554 گفتهام که مال توام و خواهم بود،برای همیشه با تو خواهم بود،هرجا که محکوم به رفتنت کنند. خداحافظ مرد بیگناه که باعث نابودی خودت شدی. 0 8 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/10/2 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 649 -دقیقاً آدم چطور عقلش را از دست میدهد؟ -به گمانم دیوانگی انواع بسیار مختلفی دارد. -و آیا آدم خودش متوجه از دست دادن عقلش میشود؟ -به گمانم غیر ممکن است آدم در چنین وضعی حواسش به خود باشد. 0 11 فائزه فرشادپور 1403/3/6 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 401 مادر، گریه نکن زندگی بهشته. فقط خودمون خبر نداریم . اگه میخواستیم میتونستیم روی زمین بهشت بسازیم. 0 0 زهرا عالی حسینی 1402/6/20 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 155 خداوند جز معما چیزی در برابر انسان قرار نداده! 0 2 آناهیتا 1404/2/11 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 86 انسانیت را دوست میدارم، اما از خودم در شگفتم. هرچه بیشتر انسانیت را در مفهوم عام دوست میدارم، انسان را در مفهوم خاص، یعنی مجزا، به صورت فردی، کمتر دوست میدارم. 0 7 علی طالبلو 1403/1/18 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 24 طبق قانون کلی، آدمها، حتی گناهکاران ، بیش از حد تصور ما ساده و سادهدلاند. و خود ما هم چنینیم. 0 17 زهرا عالی حسینی 1402/12/5 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 585 به شدت دعا میکرد و سوای آن با خودش وحشیانه زمزمه میکرد: پروردگارا مرا با همه گناهانم بپذیر! ولی محکومم نکن! بگذار بدون داوریات از این دنیا بروم. محکومم نکن چون پیشاپیش خودم را محکوم کردهام. دربارهام داوری نکن چون دوستت دارم. من آدم پست و کثیفی هستم ولی دوستت دارم. اگر مرا به دوزخ بفرستی آنجا هم دوستت خواهم داشت. آنجا هم به همه اعلام خواهم کرد برای ابد دوستت دارم! 0 0 آناهیتا 1404/2/11 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 86 میدانی با وحشت به این نتیجه میرسم که اگر چیزی عشق فعالم را به انسانیت بر باد دهد، آن چیز ناسپاسی است. 0 6 لیلی 1403/11/3 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 538 دروغ نگویید. کسی که دروغ میگوید و دروغهایش را هم باور میکند، دیگر هرگز نمیتواند حقیقت را دریابد، نه در خودش و نه در اطرافیانش، درنتیجه هم حرمت خودش را ازبین میبرد و هم حرمت دیگران را. وقتی کسی رعایت حرمت خودش و دیگران را نکند، دیگر کسی را دوست نخواهد داشت و در نبودن عشق، موقعی که میخواهد خود را سرگرم کند، به شهوت و گناه رو میآورد. آنوقت در فساد و تباهی، حالتی حیوانی پیدا میکند و همهٔ اینها از دروغ گفتن به خود و به دیگران ناشی میشود. کسی که حتی به خودش هم دروغ میگوید، اولین کسی است که به خودش توهین میکند. 0 0 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/10/2 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 629 ما در عالم واقع زندگی میکنیم؛ خیال کردن بهتر است. میشود شادترین چیزها را خیال کرد، اما زندگی ملال انگیز است. 0 23 sima 1404/3/28 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 353 در آن باره حق با تو بود؛چون راز زندگی ادمی فقط در زنده بودن نیست؛بلکه باید درک کرد که بشر چرا زندگی میکند.بدون درک درستی از اساس زندگی انسان،هیچ انسانی به زندگی تن نمی دهد و ترجیح میدهد خودش را نابود کند تا به زندگی ادامه دهد،حتی اگر نان به اندازه ی کافی براش فراهم باشد. 0 1 زهرا عالی حسینی 1402/12/10 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 776 اگر هم واقعاً خدایی وجود نداشت باید بشر آن را ابداع میکرد چون به وجودش نیاز دارد. 0 0 فائزه فرشادپور 1403/2/7 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 352 آنها هم گناهکار و پست هستند و هم علاقه مند به ما. ماهم رضایت دادیم از آزادی بهره مند شوند و بر آنها حکومت کنیم.آزادی برای آنها نتیجه ای شوم خواهد داشت؛ اما ما به ضعفا میگوییم به فرموده مسیح و به نام او بر شما حکومت می کنیم. ما بار دیگر آنهارا فریب میدهیم و اجازه نمیدهیم تو بار دیگر نزدیک ما بیایی. 0 3
بریدههای کتاب برادران کارامازوف زهرا عالی حسینی 1402/12/12 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 895 با فشار یا اجبار به چه چیزی میتوان ایمان آورد؟ از طرفی، هیچ دلیلی هم نمیتواند به این ایمان آوردن کمک کند. به خصوص دلایل مادی! اگر سنتما به مسیح ایمان آورد، نه به این خاطر بود که دید از نو زنده شده است بلکه پیش از آن در روحش آماده پذیرفتن این امر بود! 0 1 زهرا عالی حسینی 1402/11/14 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 358 (خطاب به عیسی مسیح) درنتیجه به جای پایگاهی محکم که بتواند برای همیشه وجدان بشریت را آرام کند تو هرچه را خارقالعاده، فرضی و مبهم بوده انتخاب کردهای! تو هرچه را از قدرت بشر فراتر میرود برگزیدهای و هنگام رفتن طوری رفتار کردهای که انگار دوستشان نداری. حال آنکه تو کسی بودی که جانت را برای آن ها فدا کردی! 0 3 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/6/28 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 339 خداوند در قدرت نیست بلکه در حقیقت است. 0 12 تاکومی 1403/11/3 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 1 هیچ کس نمیتواند این موضوع(اثبات خدا) را ثابت کند، هر کس فقط میتواند خود را متقاعد کند. 0 1 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/10/5 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 695 زیرا رنج زندگی است. بیرنج چه لذتی در آن خواهد بود. من رنج میبرم و هنوز زندگی نمیکنم. 0 13 زهرا عالی حسینی 1402/12/10 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 776 چند وقت پیش مقالهای از منتقدی آلمانی را که مدتی در روسیه زندگی کرده بود درباره دانش آموزان و جوانان امروزمان خواندم. در این مقاله نوشته بود به دانش آموز یا دانشجویی روسی نقشهی صور فلکی را که تا به حال ندیده و با آن آشنایی ندارد بدهید، فردا آن را به حساب خودش اصلاح شده به شما برمیگرداند. معلومات صفر و ادعا بینهایت! 0 1 زهرا عالی حسینی 1402/12/7 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 720 کالگانوف دوید توی سرسرا، در گوشه ای نشست، سرش را پایین انداخت، صورتش را در دست هایش پنهان کرد و گریست. مدتی طولانی به همین حال ماند. انگار پسربچه ای باشد و نه جوانی بیست ساله های های گریه میکرد. 0 0 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/8/23 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 554 گفتهام که مال توام و خواهم بود،برای همیشه با تو خواهم بود،هرجا که محکوم به رفتنت کنند. خداحافظ مرد بیگناه که باعث نابودی خودت شدی. 0 8 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/10/2 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 649 -دقیقاً آدم چطور عقلش را از دست میدهد؟ -به گمانم دیوانگی انواع بسیار مختلفی دارد. -و آیا آدم خودش متوجه از دست دادن عقلش میشود؟ -به گمانم غیر ممکن است آدم در چنین وضعی حواسش به خود باشد. 0 11 فائزه فرشادپور 1403/3/6 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 401 مادر، گریه نکن زندگی بهشته. فقط خودمون خبر نداریم . اگه میخواستیم میتونستیم روی زمین بهشت بسازیم. 0 0 زهرا عالی حسینی 1402/6/20 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 155 خداوند جز معما چیزی در برابر انسان قرار نداده! 0 2 آناهیتا 1404/2/11 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 86 انسانیت را دوست میدارم، اما از خودم در شگفتم. هرچه بیشتر انسانیت را در مفهوم عام دوست میدارم، انسان را در مفهوم خاص، یعنی مجزا، به صورت فردی، کمتر دوست میدارم. 0 7 علی طالبلو 1403/1/18 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 24 طبق قانون کلی، آدمها، حتی گناهکاران ، بیش از حد تصور ما ساده و سادهدلاند. و خود ما هم چنینیم. 0 17 زهرا عالی حسینی 1402/12/5 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 585 به شدت دعا میکرد و سوای آن با خودش وحشیانه زمزمه میکرد: پروردگارا مرا با همه گناهانم بپذیر! ولی محکومم نکن! بگذار بدون داوریات از این دنیا بروم. محکومم نکن چون پیشاپیش خودم را محکوم کردهام. دربارهام داوری نکن چون دوستت دارم. من آدم پست و کثیفی هستم ولی دوستت دارم. اگر مرا به دوزخ بفرستی آنجا هم دوستت خواهم داشت. آنجا هم به همه اعلام خواهم کرد برای ابد دوستت دارم! 0 0 آناهیتا 1404/2/11 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 86 میدانی با وحشت به این نتیجه میرسم که اگر چیزی عشق فعالم را به انسانیت بر باد دهد، آن چیز ناسپاسی است. 0 6 لیلی 1403/11/3 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 538 دروغ نگویید. کسی که دروغ میگوید و دروغهایش را هم باور میکند، دیگر هرگز نمیتواند حقیقت را دریابد، نه در خودش و نه در اطرافیانش، درنتیجه هم حرمت خودش را ازبین میبرد و هم حرمت دیگران را. وقتی کسی رعایت حرمت خودش و دیگران را نکند، دیگر کسی را دوست نخواهد داشت و در نبودن عشق، موقعی که میخواهد خود را سرگرم کند، به شهوت و گناه رو میآورد. آنوقت در فساد و تباهی، حالتی حیوانی پیدا میکند و همهٔ اینها از دروغ گفتن به خود و به دیگران ناشی میشود. کسی که حتی به خودش هم دروغ میگوید، اولین کسی است که به خودش توهین میکند. 0 0 ماهی در تُنگِ تاریک 1403/10/2 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 629 ما در عالم واقع زندگی میکنیم؛ خیال کردن بهتر است. میشود شادترین چیزها را خیال کرد، اما زندگی ملال انگیز است. 0 23 sima 1404/3/28 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 353 در آن باره حق با تو بود؛چون راز زندگی ادمی فقط در زنده بودن نیست؛بلکه باید درک کرد که بشر چرا زندگی میکند.بدون درک درستی از اساس زندگی انسان،هیچ انسانی به زندگی تن نمی دهد و ترجیح میدهد خودش را نابود کند تا به زندگی ادامه دهد،حتی اگر نان به اندازه ی کافی براش فراهم باشد. 0 1 زهرا عالی حسینی 1402/12/10 برادران کارامازوف فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 776 اگر هم واقعاً خدایی وجود نداشت باید بشر آن را ابداع میکرد چون به وجودش نیاز دارد. 0 0 فائزه فرشادپور 1403/2/7 برادران کارامازوف جلد 1 فیودور داستایفسکی 4.5 105 صفحۀ 352 آنها هم گناهکار و پست هستند و هم علاقه مند به ما. ماهم رضایت دادیم از آزادی بهره مند شوند و بر آنها حکومت کنیم.آزادی برای آنها نتیجه ای شوم خواهد داشت؛ اما ما به ضعفا میگوییم به فرموده مسیح و به نام او بر شما حکومت می کنیم. ما بار دیگر آنهارا فریب میدهیم و اجازه نمیدهیم تو بار دیگر نزدیک ما بیایی. 0 3