بریده‌ای از کتاب یادداشت های روزانه: صد و ده روز با سیمین بهبهانی (1381 - 1393) اثر مهدی مظفری ساوجی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 166

ای جملگی دشمن من! جز حق چه گفتم به سخن پاداش دشنام شما آهی به نفرین نزنم انگار من زادم‌تان کژتاب و بدخوی و رمان دست از شما گر بکشم مهر از شما بر نکنم انگار من زادم‌تان: ماری که نیشم بزند من جز مدارا چه کنم با پارهٔ جان و تنم؟

ای جملگی دشمن من! جز حق چه گفتم به سخن پاداش دشنام شما آهی به نفرین نزنم انگار من زادم‌تان کژتاب و بدخوی و رمان دست از شما گر بکشم مهر از شما بر نکنم انگار من زادم‌تان: ماری که نیشم بزند من جز مدارا چه کنم با پارهٔ جان و تنم؟

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.