بریدهای از کتاب مغازه جادویی اثر جیمزرابرت داتی
1403/2/24
صفحۀ 130
خانواده ام دیگر فقط خانواده ام بود،نه زخمی کهنه که هر روز عذابم می داد.همچنین به وضوح مشخص شد که من پدرم،مادرم،برادرم و خواهرم نبودم.من خودم بودم!
خانواده ام دیگر فقط خانواده ام بود،نه زخمی کهنه که هر روز عذابم می داد.همچنین به وضوح مشخص شد که من پدرم،مادرم،برادرم و خواهرم نبودم.من خودم بودم!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.