بریدهای از کتاب باغ آینه اثر احمد شاملو
1402/5/24
4.4
1
صفحۀ 55
از رنجی خستهام که از آنِ من نیست بر خاکی نشستهام که از آنِ من نیست با نامی زیستهام که از آنِ من نیست از دردی گریستهام که از آنِ من نیست از لذتی جانگرفتهام که از آنِ من نیست به مرگی جان میسپارم که از آنِ من نیست.
از رنجی خستهام که از آنِ من نیست بر خاکی نشستهام که از آنِ من نیست با نامی زیستهام که از آنِ من نیست از دردی گریستهام که از آنِ من نیست از لذتی جانگرفتهام که از آنِ من نیست به مرگی جان میسپارم که از آنِ من نیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.