بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 24

خبرنگار پرسید: «بزرگ شدی می‌خوای چی‌کاره شی؟» دخترک جواب داد: «شهردار غزه» - چرا شهردار!؟ - من اسم همهٔ هم‌کلاسی‌هام و بچه‌محل‌هام و بچه‌هایی رو که می‌شناختم و شهید شدن، توی یه دفتر نوشته‌م. دوست دارم بزرگ شم و توی غزه اون‌قدر خیابون و کوچه و بزرگراه و مدرسه بسازم که به هر بچه حداقل یه کوچه برسه.

خبرنگار پرسید: «بزرگ شدی می‌خوای چی‌کاره شی؟» دخترک جواب داد: «شهردار غزه» - چرا شهردار!؟ - من اسم همهٔ هم‌کلاسی‌هام و بچه‌محل‌هام و بچه‌هایی رو که می‌شناختم و شهید شدن، توی یه دفتر نوشته‌م. دوست دارم بزرگ شم و توی غزه اون‌قدر خیابون و کوچه و بزرگراه و مدرسه بسازم که به هر بچه حداقل یه کوچه برسه.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.