بریدهای از کتاب بادبادک باز اثر خالد حسینی
دیروز
صفحۀ 249
گفت: خیلی می ترسم. گفتم:چرا؟ گفت: چون از ته دل خوشحالم،دکتر رسول. این جور خوشحالی ترسناک است. پرسیدم آخر چرا؟ و او جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد، سرنوشت آماده است چیزی را ازآدم بگیرد...
گفت: خیلی می ترسم. گفتم:چرا؟ گفت: چون از ته دل خوشحالم،دکتر رسول. این جور خوشحالی ترسناک است. پرسیدم آخر چرا؟ و او جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد، سرنوشت آماده است چیزی را ازآدم بگیرد...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.