بریدۀ کتاب
1402/10/7
صفحۀ 3
در یک شب توفانی در دل کوهستانها زیر بام آذرخشها در هنگامه غرشهای ترسناک تندرها و بادها، میاندیشم به آن کسان که از دنیا رفتهاند و به آن کسان که از دنیا میروند، به سراسر این کره خاکی که نیستی را در برمیگیرد و در آغوش مرگ در میغلتد و به زودی زود خواهد مرد. به همه نیستی پذیران، این کتاب نیستی پذیر را پیشکش میکنم که ندایش میکوشد بگوید: «برادران یگانه شویم جدایی ها را از یاد ببریم، جز به درماندگی همگانی که دست به گریبان آنیم نیندیشیم، نه دشمنانی به چشم میخورند و نه بدکارانی جز درماندگان به چشم نمی آیند و تنها نیک روزی پایدار مهر ورزیدن به یک دیگر و زبان یک دلی خرد مهر - تنها پرتوی که میان دو خاک است. آغاز و انجام زندگی روشنی بخش شب تیره و تار ماست.
در یک شب توفانی در دل کوهستانها زیر بام آذرخشها در هنگامه غرشهای ترسناک تندرها و بادها، میاندیشم به آن کسان که از دنیا رفتهاند و به آن کسان که از دنیا میروند، به سراسر این کره خاکی که نیستی را در برمیگیرد و در آغوش مرگ در میغلتد و به زودی زود خواهد مرد. به همه نیستی پذیران، این کتاب نیستی پذیر را پیشکش میکنم که ندایش میکوشد بگوید: «برادران یگانه شویم جدایی ها را از یاد ببریم، جز به درماندگی همگانی که دست به گریبان آنیم نیندیشیم، نه دشمنانی به چشم میخورند و نه بدکارانی جز درماندگان به چشم نمی آیند و تنها نیک روزی پایدار مهر ورزیدن به یک دیگر و زبان یک دلی خرد مهر - تنها پرتوی که میان دو خاک است. آغاز و انجام زندگی روشنی بخش شب تیره و تار ماست.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.