بریده‌ای از کتاب سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجرهٔ خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد.

پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجرهٔ خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد.

76

13

(0/1000)

نظرات

نمی‌داند دل تنها میان جمع هم تنهاست...💌
1

1

درسته.  

1