بریده‌ای از کتاب فیزیکدان ها: نمایشنامه در دو پرده اثر فریدریش دورنمات

بریدۀ کتاب

صفحۀ 70

برای فضانوردان بشنوید: ما به فضا پرواز کردیم و به سوی صحرای ماه و در غبار آن گم شدیم و در آنجا کسانی به ناگهان مردند و کسانی در آتش و سرب مذاب سوختند و در بخار سوزان سیاره زهره تجزیه شدند و ما در مریخ و آتش و خورشید و رادیواکتیو بلعیده شدیم. مشتری متعفن بود و در آنجا با شتابی جهنده و رعدآسا از آتش و گاز سرخ گریختیم و به همه کائنات دشنام دادیم و در عاقبت نفرین‌زده‌مان با خشم و تحسین به زحل نگریستیم و فریفته کار جهان شدیم. اورانوس و نپتون، سبز و یخ‌زده بود و سیاره پلوتون مملو از زهرخند بود. شگفتا... شگفتا که از دیرهنگام خورشید را از هلیوس و سیلیوس را کاناپوس پنداشتیم و همچون موج‌های خروشان خود را به اعماق سیاره‌های سفید سپردیم ولی هیچ‌گاه به آنها نرسیدیم اینک در سفینه های خود با انبوهی از توده تنفر مومیایی شده‌ایم... در چهره‌های مسخره مان دیگر نه از مادرمان سیاره زمین که دیگر نفس نمی‌کشد و نه از یادمان، نشان و اثری نیست. فیزیک‌دانان، فردریش دورنمت_صفحه رو مطمئن نیستم

برای فضانوردان بشنوید: ما به فضا پرواز کردیم و به سوی صحرای ماه و در غبار آن گم شدیم و در آنجا کسانی به ناگهان مردند و کسانی در آتش و سرب مذاب سوختند و در بخار سوزان سیاره زهره تجزیه شدند و ما در مریخ و آتش و خورشید و رادیواکتیو بلعیده شدیم. مشتری متعفن بود و در آنجا با شتابی جهنده و رعدآسا از آتش و گاز سرخ گریختیم و به همه کائنات دشنام دادیم و در عاقبت نفرین‌زده‌مان با خشم و تحسین به زحل نگریستیم و فریفته کار جهان شدیم. اورانوس و نپتون، سبز و یخ‌زده بود و سیاره پلوتون مملو از زهرخند بود. شگفتا... شگفتا که از دیرهنگام خورشید را از هلیوس و سیلیوس را کاناپوس پنداشتیم و همچون موج‌های خروشان خود را به اعماق سیاره‌های سفید سپردیم ولی هیچ‌گاه به آنها نرسیدیم اینک در سفینه های خود با انبوهی از توده تنفر مومیایی شده‌ایم... در چهره‌های مسخره مان دیگر نه از مادرمان سیاره زمین که دیگر نفس نمی‌کشد و نه از یادمان، نشان و اثری نیست. فیزیک‌دانان، فردریش دورنمت_صفحه رو مطمئن نیستم

9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.