بریده‌ای از کتاب بیابان تاتارها اثر دینو بوتزاتی

Roya

Roya

6 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 44

چه اشتباه غم‌انگیزی! چه بسا که احساس‌های ما همه همنیطور باشد. خود را میان موجوداتی شبیه به خود می‌پنداریم اما جز یخبندان و سنگستانی که به زبان نامفهوم سخن می‌گوید چیزی در اطرافمان نیست. می‌خواهیم به دوستی درود بگوییم و دست پیش می‌بریم که دستی را بفشاریم، اما دست به لختی فرو‌می‌افتد. لبخند بر لبمان می‌خشکد زیرا درمی‌یابیم که کاملا تنهاییم‌.

چه اشتباه غم‌انگیزی! چه بسا که احساس‌های ما همه همنیطور باشد. خود را میان موجوداتی شبیه به خود می‌پنداریم اما جز یخبندان و سنگستانی که به زبان نامفهوم سخن می‌گوید چیزی در اطرافمان نیست. می‌خواهیم به دوستی درود بگوییم و دست پیش می‌بریم که دستی را بفشاریم، اما دست به لختی فرو‌می‌افتد. لبخند بر لبمان می‌خشکد زیرا درمی‌یابیم که کاملا تنهاییم‌.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.