حافظ🌿

تاریخ عضویت:

مرداد 1403

حافظ🌿

@ta1s

11 دنبال شده

12 دنبال کننده

                امیر المومنین علی علیه السلام : هرکس که با کتاب ها آرامش یابد، راحتی و آسایش از او سلب نمی گردد.
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
حافظ🌿

حافظ🌿

1403/12/24

        بسم الله النور
و اما بعد؛
نمی دانم که آیا کتاب های خانم شکوریان فرد،واقعا یک سیر تکراری دارند و یا این احساس  من است که در تمام آنها،شخصیتی دور از خدا و گم شده در هیاهوی روزگار است که در طی اتفاقات داساتان،به مرگ و زندگی و عشق خدا و اینگونه موضوعات می اندیشد و به راه راست باز می گردد.
البته این کتاب به غیر از موضوعی که در بالا اشاره کردم، در درون موضوع اصلی که نمایانگر نخبه ای ایرانی و جو دانشگاه و اساتید که آو و امثالش را از حکومت زده و تشویق به مهاجرت به خارج از کشور و تحصیل و خودمت به کشور های بیگانه می کردند،همچنین محل ندادن برخی مسئولان به این چنین نخبگانی و همکاری نکردن با ایشان بود، مقایسه  ی  کمی هم از زندگی در اروپا و غرب و ایرانِ خودمان که خیلی ها کورکورانه تنها انتقاد می کنند و خوبی ها را نمی بینند ،در خود جای داده بود.
از خواندن این کتاب،پشیمان نیستم و آن را به علاقه مندان به قلم این نویسنده(که در کتاب هایش روز شب نمی شود اگر عاشقانه ای در جریان نباشد)،توصیه می کنم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

حافظ🌿

حافظ🌿

1403/12/24

        بسم الله النور
و اما بعد؛
آقای عاکف،آقای عاکف،هرگز نخواهید فهمید که چه بلوایی در کورانه ی دلم به راه انداختید.هرگز نخواهید فهمید که در جاده ی طویل خواندن کتاب،چندین بار آرزو کردم که جای علی و صابر و سید مهدی و یا حتی شفیع و آن نوجوانی که با سید شهید شد  باشم،هرگز نخواهید فهمید که چندین بار به حال عقب مانده هایی چون خودم گریستم،هرگز نخواهید فهمید که چگونه کلمه کلمه ی این کتاب را حریصانه بلعیدم و پایانش را آغاز راه دانستم،هرگز نخواهید فهمید که چقدر باعث شدید دلم خواستار عاشقی و عارفی و زاهدی و خداترسی و شاعری و شهادت شود و هر گز نخواهید دانست که چه اندازه دوست دارم  در دل شب،در دل آتش در چمنزار یاس های زهرایی و همگام با گل های نرگس مهدوی برقصم،...
نتوانستم لحظه ای خود را از کتاب بیرون بکشم،گرچه اول کتاب خیلی برایم جذاب نبود و متوجه اتفاقاتش نمی شدم،اما از زمانی که علی وارد داستان شد،طعم حلاوت بخشش را زیر زبانم احساس کردم و این تازه آغاز ماجرا بود....
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

حافظ🌿

حافظ🌿

1403/8/12

        بسم الله النور
در آغاز اگر بخواهم خود را در حدی بدانم که نظر نگارشی بدهم،باید بگویم که  این که توصیفات کتاب زیاد بود،تا اندازه ای به خوب تصور کردن فضا ها و اجسام و اشخاص کمک می کرد و نکته ی مثبت تلقی می شد،اما از جایی به بعد واقعا توصیفات زیاد و گاها تکراری بود.برای نمونه در کل کتاب چند بار مادر و کالسکه ی فرزندش در چند مکان و فضا را به تصویر کشیده بود. تشبیهات بسیار جالب و خلاقانه ای  در متن بود که متن را خاص و جدید می کرد.اما چیزی که من را حین مطالعه اذیت می کرد،این بود که حالات جسمی نا زیبا ی شخصیت اصلی را جز به جز بیان می کرد و من حالم بد می شد از خواندن این این واژه های استفراغ و...  موضوع سفر در زمان ،موضوع مطرحی است  اما ایده ی اجرایی آن در کتاب جدید،خیال انگیز و جالب بود وداستان را جذاب و پر کشش می کرد.اندرزی که داستان به خواننده می داد کسل کننده نبود و این که تنها در جملات دیکته نشده بود و در ضمن داستان و نتیجه ی آنچه اتفاق افتاد بود به ذهن مخاطب منتقل می شد باعث ماندگاری مطلب در ذهن خواننده بود.در اخر،داستان نسبتا خوب و جذاب و هیجان انگیز و پر کششی بود که خواندنش به نوجوانان عزیز توصیه می شود. البته من با پایان کتاب و رند کند و مهبم ماندن بعضی نکات در داستان ،کنار نیامدم و انتطار بیشتری از این کتاب داشتم.اما اگر به خواندن داستان سفر در زمان،با چاشنی عشقی سوزان  و مبارزه با قاتلی زنجیره ای و نجات قهرمان ملی در زمینه ی اثر پروانه ای،علاقه مند هستید از خواندن این کتاب لذت خواهید برد و نقص های آن را نادیده خواهید گرفت.
      

2

حافظ🌿

حافظ🌿

1403/8/11

        بسم الله النور
کتاب عشق و دیگر هیچ ابتدا برای من ،تنها عاشقانه ای کلیشه و تکراری می نمود که چون آن را قرض گرفته بودم می خواستم بخوانم.اما بعد از شروع کتاب و گذشت ده یا بیست صفحه ی اول جذب کتاب شدم .من به نکته ای درباره ی چند کتاب از خانم شکوهیان که دقت کردم،این است که شخصیت ها به خصوص شخصیت اصلی،در آغاز کتاب که خود و خدا را رها کرده اند حال خوشی ندارند و سردرگم اند و بعد از برگشت به خود وپاک و فطریشان در آغوش خدا آرام می گیرند.آشنایی با قهرمان ملی ای که این کتاب معرفی کرد برایم بسیار شیرین و تاثیر گذار بود.به خوبی دیدم که چگونه این قهرمان،روی تصمیم ها و افکارم تاثیر می گذارد.دیدم که برای رسیدن به سعادت،چگونه دلم پر پر شده است تا مانند او باشم و پله پله بالا بروم تا عاشقی خدا.که چگونه تلاش می کنم تا مانند او باشم.من از قلم خانم شکوریان فرد کتاب ها خوانده ام اما این اولین کتابی از ایشان بود که واقعا به من تلنگر زد و توانستم قاطع و محکم پای آیت تصمیم ها بایستم. دوست داشتم توصیفات فضای کتاب و آن حال و هوا بیشتر بود تا بهتر می توانستم پرواز کنم کنار مزار و قفل دلم را با کلید دوستی حاجی باز کنم.آنجا انگار به خدا نزدیک تر است.کتاب در مورد پسری   بود که به خاطر یک دعوا  با دوست دوران کودکی تا جوانی اش و شاهدین دروغی ،به دادگاه رفته و می خواهند برایش حکم ببرند و او هیچ شاهدی جز مادرش که آمد و او را آزاد کرد ندارد. حکم قاضی ادامه ی داستان است و چه داستان آوارگی شیرینی....

      

0

حافظ🌿

حافظ🌿

1403/6/26

        پیش از شروع این کتاب،قصدم از خواندن این بود که اگر جایی صحبتش شد، من هم بگویم که خوانده ام!فکر می کردم کتابی کسل کننده با قلمی متوسط و فضا سازی ضعیف باشد.چیزی که با آن مواجه شدم:کشش بالا از صفحات ۳۰ یا ۴۰ به بعد،قلم فوووق العاده ی نویسنده و فضا سازی ها،من هر روز صبح با مردی به نام اوِه به بازرسی رفتم،برف های جلوی خانه را پارو کردم و با یادگاری های سونیا صحبت کردم.وجود هر شخصیت و رفتار هایش با دلیل بود و به موضوع اخلاقی یا نقدی طنز اشاره داشت.
از اینکه فرهنگ و شخصیت های ایرانی در این کتاب بود و نقش نسبتا مهمی هم داشت بسیار ذوق زده شدم!شخصیت اوِه و سونیا را شناختم و با آن ها زندگی کردم.مکمل بودن این دو شخصیت و زیبایی عشقشان  مرابدجور محو کرده بود.اوه با سخصیت حمایتگرش به گونه ای که پشتیبان سونیا بود برایم اسطوره شد.جملات ساده ای در کتاب وجود داشت که به درس زندگی آراییده شده بودند.رفتار ها و انتقاداتی که در لفافه بیان شده بود بسیار دقیق و جذاب بود و روحیه ی همدلی همسایه ها و جنگندگی اوِه با مرد های پیراهن سفید برایم لذت بخش بود.از خواندن این کتاب غرق احساسات شیرین  شدم،به همه توصیه می شود.
      

23

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.