حافظ🌿

حافظ🌿

@ta1s

12 دنبال شده

9 دنبال کننده

            امیر المومنین علی علیه السلام : هرکس که با کتاب ها آرامش یابد، راحتی و آسایش از او سلب نمی گردد.
          
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه
حافظ🌿

حافظ🌿

1403/8/12

        بسم الله النور
در آغاز اگر بخواهم خود را در حدی بدانم که نظر نگارشی بدهم،باید بگویم که  این که توصیفات کتاب زیاد بود،تا اندازه ای به خوب تصور کردن فضا ها و اجسام و اشخاص کمک می کرد و نکته ی مثبت تلقی می شد،اما از جایی به بعد واقعا توصیفات زیاد و گاها تکراری بود.برای نمونه در کل کتاب چند بار مادر و کالسکه ی فرزندش در چند مکان و فضا را به تصویر کشیده بود. تشبیهات بسیار جالب و خلاقانه ای  در متن بود که متن را خاص و جدید می کرد.اما چیزی که من را حین مطالعه اذیت می کرد،این بود که حالات جسمی نا زیبا ی شخصیت اصلی را جز به جز بیان می کرد و من حالم بد می شد از خواندن این این واژه های استفراغ و...  موضوع سفر در زمان ،موضوع مطرحی است  اما ایده ی اجرایی آن در کتاب جدید،خیال انگیز و جالب بود وداستان را جذاب و پر کشش می کرد.اندرزی که داستان به خواننده می داد کسل کننده نبود و این که تنها در جملات دیکته نشده بود و در ضمن داستان و نتیجه ی آنچه اتفاق افتاد بود به ذهن مخاطب منتقل می شد باعث ماندگاری مطلب در ذهن خواننده بود.در اخر،داستان نسبتا خوب و جذاب و هیجان انگیز و پر کششی بود که خواندنش به نوجوانان عزیز توصیه می شود. البته من با پایان کتاب و رند کند و مهبم ماندن بعضی نکات در داستان ،کنار نیامدم و انتطار بیشتری از این کتاب داشتم.اما اگر به خواندن داستان سفر در زمان،با چاشنی عشقی سوزان  و مبارزه با قاتلی زنجیره ای و نجات قهرمان ملی در زمینه ی اثر پروانه ای،علاقه مند هستید از خواندن این کتاب لذت خواهید برد و نقص های آن را نادیده خواهید گرفت.
      

0

حافظ🌿

حافظ🌿

1403/8/11

        بسم الله النور
کتاب عشق و دیگر هیچ ابتدا برای من ،تنها عاشقانه ای کلیشه و تکراری می نمود که چون آن را قرض گرفته بودم می خواستم بخوانم.اما بعد از شروع کتاب و گذشت ده یا بیست صفحه ی اول جذب کتاب شدم .من به نکته ای درباره ی چند کتاب از خانم شکوهیان که دقت کردم،این است که شخصیت ها به خصوص شخصیت اصلی،در آغاز کتاب که خود و خدا را رها کرده اند حال خوشی ندارند و سردرگم اند و بعد از برگشت به خود وپاک و فطریشان در آغوش خدا آرام می گیرند.آشنایی با قهرمان ملی ای که این کتاب معرفی کرد برایم بسیار شیرین و تاثیر گذار بود.به خوبی دیدم که چگونه این قهرمان،روی تصمیم ها و افکارم تاثیر می گذارد.دیدم که برای رسیدن به سعادت،چگونه دلم پر پر شده است تا مانند او باشم و پله پله بالا بروم تا عاشقی خدا.که چگونه تلاش می کنم تا مانند او باشم.من از قلم خانم شکوریان فرد کتاب ها خوانده ام اما این اولین کتابی از ایشان بود که واقعا به من تلنگر زد و توانستم قاطع و محکم پای آیت تصمیم ها بایستم. دوست داشتم توصیفات فضای کتاب و آن حال و هوا بیشتر بود تا بهتر می توانستم پرواز کنم کنار مزار و قفل دلم را با کلید دوستی حاجی باز کنم.آنجا انگار به خدا نزدیک تر است.کتاب در مورد پسری   بود که به خاطر یک دعوا  با دوست دوران کودکی تا جوانی اش و شاهدین دروغی ،به دادگاه رفته و می خواهند برایش حکم ببرند و او هیچ شاهدی جز مادرش که آمد و او را آزاد کرد ندارد. حکم قاضی ادامه ی داستان است و چه داستان آوارگی شیرینی....

      

0

حافظ🌿

حافظ🌿

1403/6/26

        پیش از شروع این کتاب،قصدم از خواندن این بود که اگر جایی صحبتش شد، من هم بگویم که خوانده ام!فکر می کردم کتابی کسل کننده با قلمی متوسط و فضا سازی ضعیف باشد.چیزی که با آن مواجه شدم:کشش بالا از صفحات ۳۰ یا ۴۰ به بعد،قلم فوووق العاده ی نویسنده و فضا سازی ها،من هر روز صبح با مردی به نام اوِه به بازرسی رفتم،برف های جلوی خانه را پارو کردم و با یادگاری های سونیا صحبت کردم.وجود هر شخصیت و رفتار هایش با دلیل بود و به موضوع اخلاقی یا نقدی طنز اشاره داشت.
از اینکه فرهنگ و شخصیت های ایرانی در این کتاب بود و نقش نسبتا مهمی هم داشت بسیار ذوق زده شدم!شخصیت اوِه و سونیا را شناختم و با آن ها زندگی کردم.مکمل بودن این دو شخصیت و زیبایی عشقشان  مرابدجور محو کرده بود.اوه با سخصیت حمایتگرش به گونه ای که پشتیبان سونیا بود برایم اسطوره شد.جملات ساده ای در کتاب وجود داشت که به درس زندگی آراییده شده بودند.رفتار ها و انتقاداتی که در لفافه بیان شده بود بسیار دقیق و جذاب بود و روحیه ی همدلی همسایه ها و جنگندگی اوِه با مرد های پیراهن سفید برایم لذت بخش بود.از خواندن این کتاب غرق احساسات شیرین  شدم،به همه توصیه می شود.
      

23

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

فعالیت‌ها

حافظ🌿 پسندید.
ماه به روایت آه
          -کربلا محل مفاخره و دلبری عاشقان بود.شیعه همان مکتبی است که در آن،خدا عاشقان را به جرم عاشقی، کشته می‌خواهد و عاشورا یکسره عشق بود،عشق در عشق و غوغای عشق بازان.

زبان قاصر و قلم ناتوان است از بیان خوبی ها و لطافت های کتاب "ماه به روایت آه".
جناب آقای ابوالفضل زرویی نصرآبادی -که رحمت خدا بر او باد- با قلم دلنشین و روان خود به گونه ای "ماه بنی هاشم" را در این کتاب روایت کرده است که با "آه و اشکِ خواننده" تمام می‌شود.

متن کتاب از زبان ۱۲ نفر از افرادی است که به طریقی با حضرت عباس بن علی -که سلام و رحمت خدا بر او باد-  ارتباط داشته اند و خاطرات و مشاهدات خود را از آن جناب تعریف کرده اند.

نکته جالب این کتاب که نشان دهنده قدرت قلم و هنر نویسنده است، پیوستگی انتها هر روایت به ابتدا روایت بعدی است که موجب می‌شود خواننده کتاب را ترک نکند و به انتها برساند.

در این زمانه ی شلوغ و پر مشغله ، برای آشنایی با عباس بن علی -که سلام و رحمت خدا بر او باد- قطعا این کتاب را پیشنهاد میکنم که بتوانید به سادگی در چند ساعت آن را تمام کنید و لذت ببرید.



        

11

برادر من تویی

1

حافظ🌿 پسندید.
هستی
          به نام او

بارها گفته‌ام که وقتی یک کتاب تالیفی خوب را می‌خوانم بسیار خوشحال‌تر می‌شوم تا زمانی که یک کتاب ترجمه‌شده خوب را به پایان می‌رسانم. تالیف یک کتاب خوب سوای از اهمیت ادبی و هنری یا هر موضوعیت دیگری که می‌تواند داشته باشد، دارد از جهت پربارتر کردن زبان فارسی و تفکر انسان ایرانی دارای اهمیت‌ است.

از این حرفهای کلی که بگذریم به نظر من در ایران رمان و داستان نوجوان جلوتر از سایر گونه‌های داستانی قرار گرفته است، یعنی همان‌طور که در دنیا سینمای ما را بیشتر به سینمای کودک و نوجوان می‌شناسند. داستان نوجوان ما نیز جلوتر از داستان بزرگسالمان است. به نظر من مهمترین دلیلش این است که در این گونه ادبی نویسنده تکلیفش با مخاطب روشن است او نه نیازی می‌بیند که تفکرات و ایده‌های آنچنانی را وارد داستانش کند نه می‌تواند موضوعات سیاسی و اجتماعی را به‌شکلی که مرسوم است در داستانش مطرح کند و آشکارا نقش مصلح اجتماعی را ایفا کند و نه اینکه ساختارها و فرم‌های ادبی گوناگون را بیازماید او برای اینکه یک نویسنده موفق باشد باید قصه‌گوی خوبی باشد. اگر بود رمان خوبی حاصل می‌شود و اگر نبود هم تکلیف مشخص است.

به گواه «هستی» این تنها اثری که از فرهاد حسن‌زاده خوانده‌ام، او قصه‌گوی خوبی است و اثرش اثر موفقی است. «هستی» داستان دختر نوجوان و بازیگوش آبادانی است که با آغاز جنگ مجبور می‌شود با خانواده‌اش شهر را ترک کند. به نظر من مهمترین برگ برنده رمان «هستی» اعتدال است. فرهاد حسن‌زاده که خود متولد آبادان است و سابقه زیادی در داستان کودک و نوجوان دارد و هم از جهت محتوا و هم از جهت ساختاری بر کار خود مسلط است هیچ‌گاه از خط اعتدال خارج نمی‌شود. یعنی با اینکه دارد داستانی جنگی می نویسد شعارزده عمل نمی‌کند با اینکه به لهجه و گویش مردمان آن سامان مسلط است طوری گفتگونویسی نمی‌کند که برای خواننده کمترآشنا با آن لهجه غریب باشد. بیش از انداره به شخصیتهایش نزدیک نمی‌شود و چندان هم دورتر از آنها نمی‌ایستد، در فاصله‌ای مشخص داستانش را روایت می‌کند و اتفاقا برگ برنده داستان او شخصیت‌پردازی آن است و اگر بخواهیم خرده‌ای بر رمان بگیریم این است که توصیف محیط پیرامونی شخصیت‌ها و اتفاقاتی که در طول داستان رخ می‌دهد به قوت شخصیت‌پردازی نیست.

باری «هستی» اثری دوست‌داشتنی است که حتما خواندنش را توصیه می‌کنم.
        

48