☆ sukii ☆

☆ sukii ☆

@suki2011entp

111 دنبال شده

40 دنبال کننده

            دَر اُقیانوسِ کِتاب‌هایَم غَرق می‌شَوَم
هِنگامی کِه هَم‌سالانَم بَر رویِ فاضِلابِ مُشکِلاتِشان شِناوَرَند؛
#حمایت_از_کتاب_های_ایرانی
          

یادداشت‌ها

        این هم تمام شد؛ من قصد خواندن این کتاب را نداشتم چون سنم‌ از این جور کتاب‌ها گذشته است. اما وقتی آن را در قفسه‌ی کتاب هایم در کنار باقی کتاب های مجموعه‌ی رامونا، دیدم، در فکر فرو رفتم و با خود گفتم من دوست دارم تمام کتاب های نخوانده‌ام چه دیر، و چه زود، خوانده شوند. رامونای آتش‌پاره فرا تر از انتظارم بود. انگار که وقتی کوچک تر بودم و جلد اول را خواندم، نتوانستم به نبوغ بورلی کلی‌یری و جوری که رامونا خاص ترین بچه‌ای است که باهاش آشنا شده‌ام، پی ببرم. این کتاب، بهم نشان داد که کودک درونم، هنوز زنده است. اما هنگامی که دوره‌ی نوجوانی زندگی ام رو پرچالش تر کرده، تنفس برایش سخت شده، و تنفس، عامل اصلی زنده ماندن است. شاید باورتان نشود، ولی من حتی جملاتی را پیدا کردم تا زیرشان خط بکشم. شاید هرکسی که هم‌سن من یا بزرگ تر باشد نخواهد این کتاب را بخواند و علتش مشخص است. اما برای من که ارزشش را داشت. امتیاز: ۴.۵ ستاره

رامونای عزیزم،
من هم میدانم. میدانم درک نشدن چه حسی دارد. میدانم مسخره‌ شدن توسط هم‌سالانم، تا حدی که نخواهم پا به مدرسه/کودکستان بذارم چه حسی دارد. میدانم پشیمانی از اشتباهات کوچک که در اول اصلا اشتباه به نظر نمی‌آمدند، چه حسی دارد. همه‌ی این ها رو خیلی خوب میدانم.
      

25

        نکته: من این کتاب رو قبل از نصب کردن بهخوان تمام کردم برای همین در قفسه‌ی کتاب های خوانده شده نیست.


این کتاب واقعا تجربه‌ی خاص و ارزشمندی بود، تجربه‌ی خواندن هیچ کتابی به خاصی این کتاب نخواهد شد. من خیلی خوب یادمه چقدر با ذوق و شوق خواندن این کتاب رو شروع کردم، یادمه چقدر زیر جملاتش خط کشیدم. چقدر احساس میکردم این کتاب لیاقت توجه بیشتری دارد. و وقتی دیدم این کتاب چقدر در بهخوان محبوب است و آدم های زیادی آن را خوانده‌اند، شروع کرده اند‌، یا میخواهند بخوانند، حس خیلی خوبی داشتم. این کتاب واقعا قلبم را تکه تکه کرد، و تکه ها رو با چسب به هم وصل کرد. ولی متاسفانه چسبِ قوی‌ای نبود و مقداری ترک بر اثر این کتاب بر روی قلبم تا ابد نقش خواهد بست. چیزی که برایم عجیب است این است که چقدر گرتا رو درک میکردم. چقدر خودم رو در گرتا میدیدم. من هیچوقت جنگ جهانی رو پشت سر نگذاشتم، هیچوقت جدا شدن از اعضای خانواده ام رو تجربه نکردم. اما شباهت های ریزی رو بین‌مون میدیدم. جنیفر اِی. نیلسن واقعا از پتانسیلش به خوبی استفاده کرد. ✨️🍀
      

11

        این هم تمام شد؛ بعد از تمام کردن جلد ۸ سریعا به سراغ قفسه کتابم رفتم و جلد ۱۱، تنها جلدی که در دسترس داشتم را برداشتم و شروع به خواندن کردم. بعضی تکه های کتاب روند حوصله‌ سر بری داشتند و با خودم فکر کردم ممکن است به خوبی جلد ۸ نباشد‌. اما با کمی دقت به یک موضوعی پی‌بردم. به یک جا از کتاب که خیلی حوصله ام را سر برد دقت کردم، قضیه از این قرار بود که کاپیتان هادوک داشت داستانی تعریف می‌کرد و تن‌تن هم مثل من حوصله اش از آن داستان سر رفته بود!! یعنی هرژه کاری کرده بود که من خود به خود در جایگاه تن‌تن قرار بگیرم. بدون اینکه خودم خود را به جای تن‌تن بگذارم. هرژه به من یاد داد که بهترین بودن آدم به هوش و ذکاوت و تلاشی است که دارد، نه به مقامی که بهش داده می‌شود‌. متاسفانه شخصیت های منفی کتاب تن‌تن را دست‌کم میگیرند و در جهان واقعی هم افراد زیادی مانند تن‌تن هستند که توسط افراد دور خود دست‌کم گرفته می‌شوند.. خواندن این کتاب به همه افراد در تمام رده های سنی پیشنهاد میشود✨️✨️ امتیاز: 4.5 ستاره
      

9

باشگاه‌ها

کتابخونه سیاره زحل ؛

48 عضو

دختری که در اعماق دریا افتاد

دورۀ فعال

فعالیت‌ها