بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

محمدصادق نیلفروشان

@sadeghnil

30 دنبال شده

27 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                آدمهایی را که خیلی کم میشناسم و همان کم هم حاصل شناخت عمومی و حرف دیگران  و رسانه های اینوری و آنوری است، با خواندن یک زندگینامه و یا مصاحبه ، آنچنان احساس نمیکنم که شناختم کامل تر شده ، بلکه اولا در شناخت قبلی چنان شک می‌کنم که انگار  علاقه و میلم برای شناخت و کشف آن زندگی دوچندان شده و انگار نه انگار که کتابی خوانده ام و تجربه جدیدی کسب کرده ام! احساس غریبی است . 
شناخت انسان ها مثل آموزش زبان است ، دنیاهای جدیدی برای انسان  میگشاید  و یا بهتر بگویم دنیای ما را بزرگتر میکند . انگار میبینی که طور دیگری هم میتوان دنیا را دید . مثل دوربین های VAR  در فوتبال است که زوایای پنهان این دنیا را برایت  قابل مشاهده تر میکند ، تورا در موقعیت هایی میگذارد که تجربه واقعی آنها را نداری و اگر کمی باهوش باشی شاید در موارد مشابه بتوانی در زندگی واقعی شبیه  سازی کنی . .. بگذریم .
ابراهیم گلستان  در دهه ۳۰ و ۴۰ خورشیدی فیلم ساخته ، داستان نوشته ،عکاسی کرده ، عضو حزب توده بوده ، با هویدا رفاقتی داشته ،مربی و همکار فروغ فرخزادبوده، پدر کاوه گلستان و پدر بزرگ مانی حقیقی بوده  و،منتقد شدید و غلیظ  جلال آل احمد و خیلی نام های شناخته شده دیگر  هم بوده ،  همان اوائل دهه ۵۰ مهاجرت کرده ، عمری طولانی داشته و همین مرداد۱۴۰۲ از دنیا رفته است . با بسیاری از کارگردانان و شاعران و ادیبان و سیاسیون حشر و نشر داشته و امروز آرد خود را ریخته و الکش را آویخته ... اما خود خواسته، به شدت مصاحبه گریز بوده و طبیعتاً  محتوا از او کم است . وقتی این کتاب را میخوانی ، می‌مانی که چطور میشود در عین سادگی و صراحت، این همه پیچیده بود . آنقدر پیچیده که الان هم نمیشود در این چند کلمه بیانش کرد ، صریح و محترم ، در عین حال بی مبالات در استفاده از کلمات نامتعارف ، شکننده همه چارچوب های ذهنی ، مدرن و رد کننده همه شاخص ها و تعاریف رایج ، کارگردان و روشنفکر توده ای در دهه ۴۰ شمسی که از گوشه گوشه کلامش رنگ و بوی اعتقادات مذهبی برمیخیزد ، منتقدی بی رحم و در عین حال  لطیف و مستقل و مستدل ... عجیب و غریب . 
به نظرم با همه فاصله عریض و طویل با گلستان از همه لحاظ منجمله فکری و عقیدتی ، اما شخصیتش در این کتاب برای خواننده جذاب و درخشان و قابل احترام است . 
با توجه به کمبود شدید منابع درباره او ، این معدود منابع موجود برای آشنایی با جهان ابراهیم گلستان مغتنم و ارزشمند است . 
دست مصاحبه کننده که این کتاب حاصل مصاحبه او با گلستان جهت پایان نامه او در مقطع دکترا در حدود سال ۱۳۸۴شمسی است درد نکند .   
        
                زندگی در کشوری غیر از وطن ، هرچند به درازای چند نسل باشد و هرچند متولد آن کشور باشی ، به نظر من شبیه زندگی در خانه ای اجاره ای است . شاید بسیار مرفه ، شاید بسیار طولانی ، شاید بسیار مجلل، شاید پر از خاطره و جذابیت و خوشی و شاید به اجبار و از سر ناچاری  .... این خانه متعلق به تو نیست . این را کسی که صاحب خانه است شاید بهتر درک کند ،  حتی حس تملک و تعلق خاطر هم نیست که این تمایز را ایجاد میکند ...میدانی! صاحب خانه اهلیت تو را بر نمی‌تابد، هرچند سالیان دراز در آن خانه باشی و هرچه این سکونت و حضورت طولانی تر باشد بیم اینکه تو خانه را مال خود بدانی ، او را بیشتر می آزارد و غریبگی تو را بیشتر به رخت می کشد . تو را محتاط و منظبط و سر به راه میکند و ترس آن لحظه نارسیده که تو را به واسطه صاحب خانه نبودن مؤاخذه و سرافکنده کنند همیشه با توست ، هرچند اگر فراموشش کرده باشی و...  
 این وجه مشترک نوشته های جذاب این کتاب است . این را می توان از متن این کتاب نوشته شده توسط دو ملیتی ها ی عربی- آمریکایی که بعضیشان اکنون ۷۰ ساله اند و متولد ینگه ی دنیا استشمام کرد . متن کتاب از جهات گوناگونی قابل مطالعه است و به تناسب ایام و به واسطه جنایت این روزهای نامردان صهیونیستی در فلسطین بعضی روایت ها خواندنی تر هم شده است . اما جدای از این ارزشها و جذابیت ها- برای من -آنچه در خصوص زندگی و حس و حال مهاجرین در تو در توی این متن ها قابل برداشت بوده و هست، جذابیت کتاب را دوچندان کرد . هرکس در آن نا پیدای ذهنش قصد جلای وطن و سفری بی بازگشت دارد این کتاب را برای درک این وجه نا پیدا بخواند . باز از نشر اطراف به خاطر انتخابش ممنونم و روح مترجم کتاب خانم بتول فیروزان  با اولیای الهی محشور و  در روح و ریحان  خداوند متنعم باد 
#نشر‌اطراف
        
                واقعیت ماجرا اینست که ما برای بسیاری از سؤالات و مشکلات موجود جواب روشنی نداریم ولی جرأت اعتراف به این حقیقت را هم نداریم  و همین مشکل باعث میشود به دنبال جستن راه حل واقعی آنها هم نرویم . بافت تاریخی تهران و درگیری آن با انواع و اقسام مشکلات و آسیب ها و گرفتاریها و مردم  ساکن در این بافت ها که درگیر با این معضلات و مشکلاتند از این جمله است . ما در مدیریت شهری راه درست احیای این بافت ها را نمی‌دانیم و چون فقط به درستی میدانیم این میراث ارزشمند شهر باید حفظ شود انواع و اقسام محدودیت های بیچاره کننده تر را برای این محدوده ها لحاظ کرده ایم  که روز به روز بر فرسودگی و آسیب ها خواهد افزود  و باور مردم را هم به ارزشمندی این میراث تاریخی دچار چالش و شک و شبهه کرده است .
مطالب بالا به نظر من سؤال اصلی این کتاب است که استاد سید محمد بهشتی به طور خلاصه و البته شیوا و جامع در پی ریشه یابی و پاسخ در قالب  راه حل هایی است . واقعیتش را بخواهید پاسخ ها باز هم روی زمین نیست و نمیتوان از آن مسیر حرکتی را به آسانی ترسیم کرد ، اما همینکه مشکلات به خوبی ریشه یابی شده و کورسوی روشن امید و نیک بختی را برای این گنجینه در شهر روشن نگاه می دارد ، خودش بسیار ارزشمند و ستودنی است . کتاب ۱۳۵ صفحه است و اگر با دقت مطالعه شود ۲،۳ روزه خواندنی است .متن کتاب با تصاویر تاریخی از تهران  زینت یافته و جذاب تر شده است .  ممنون از نویسنده و ناشر 
        
ویدئو در بهخوان
                آشنایی من با مرحوم مهدوی دامغانی اولین بار با عکسی اتفاق افتاد که نشان میداد در خیابانی در روبروی خانه اش در شهری در یکی از ایالات آمریکا رو به مشهد الرضا دست به سینه سلام میدهد... انگار بعد از حدود ۳۰سال از مهاجرتش به ینگه دنیا  . بعداً البته ارتباطات دیگری هم بدست آمد ، توانایی دختر ایشان در خلق ترجمه های ارزشمند و همکاری با یکی از اقوام ایشان در مهندسین مشاور طرح شاخص رشته این آشنایی را مستحکم تر کرد . رییس کانون سردفتران در دوره پهلوی و لاجرم ارتباطات با دستگاه حاکمیت قبل از انقلاب و تحصیلات ادبی و مذهبی ایشان و رشد و نمو در خاندانی روحانی و مذهبی و انواع و اقسام رویدادهای سیاسی و مذهبی و اجتماعی ، داستان زندگی ایشان را خواندنی و جذاب میکند . سوء تفاهمات بعد از انقلاب اسلامی ناشی از تندروی های برخی جریانات سیاسی موجود ، باعث شد مدتی هم بازداشت شود که با توصیه بزرگان قوم رفع شد ، اما دل آزردگی  از آن اتفاق باعث شد علارغم همه رشته های عاطفی و علاقه های موجود جلای وطن کند و ساکن خارج شود . اما این ترک وطن باعث قطع ریشه های مذهبی و اجتماعی او نشد . در آخرین مصاحبه هایش که با برنامه شوکران در تلویزیون انجام شد و در متن مصاحبه های کتاب  ، دلبستگی اش به ایران کاملا مشهود و روشن بوده و هست . روحش شاد 
 کتاب برای آشنایی با این وجود لطیف و این دانشمند فرهیخته و توانا از این خاک ، خواندنی و آموزنده است . 
        
                در جامعه سیاست زده ی ما که همه یک عینک تیره با فریم ضخیم سیاست بر چشم دارند و هر رویدادمذهبی، اجتماعی،فرهنگی ،ورزشی و غیر سیاسی را  از پشت شیشه های آن و بارنگ غیر واقعی و سیاسی می‌بینند ، آشنایی با شخصیت های تأثیرگذار در این حوزه ها ، شاید کمی چشم را نسبت به حقائق بازتر کند و قضاوت ها را صادقانه تر نماید .
 کتاب احیاگر حوزه ی خراسان پیرامون شخصیت مرحوم میرزا مهدی اصفهانی نوشته شده است . بعد ها مرحوم آقای  حکیمی ، به روش و منش و نگاه مرحوم اصفهانی در فقه  و حدیث و فلسفه و عرفان شیعه ، عنوان مکتب تفکیک را داد و کتابی هم در این باره نگاشت .از آنجا که مرحوم آقای حلبی که مؤسس انجمن حجتیه در قبل از انقلاب  و به مبارزه با بهاییت شهره بود،  از شاگردان آن عالم بزرگ هم  بود و نگارش بخشی از دروس مرحوم میرزا مهدی اصفهانی  حاصل تلاش ایشان است ، لذا همه این موارد باعث شد که رویکرد جامعه به مکتب تفکیک و دروس معارف مرحوم میرزا مهدی اصفهانی به نوعی سیاست زده و  تحت تأثیر انجمن حجتیه قرار بگیرد . بگذریم که شناخت عموم ما  از انجمن حجتیه  نیز ،شناخت کامل و دقیقی نیست  و این شناخت های ناقص در هم که ضرب میشود ، شناختی غلط اندر غلط از همه وابستگان به این جریانات در حوزه مذهب و سیاست حاصل کرده است . 
روح و شخصیت میرزا مهدی  هنوز در حوزه خراسان جاری است و تفاوت نگاه فقهای حوزه قم و خراسان در موارد متعددی قابل احصا و تحقیق است . 
خواندن این کتاب برای علاقمندان موضوعات مذهبی  و تاریخی لذت بخش است و روشنگر بسیاری شبهات در خصوص مکتب تفکیک ، تفاوت آن با اخباریگری ، نوع نگاه به بحث حدیث و نحوه ارتباط فلسفه و عرفان با مذهب و دین است  و دلیل انتساب عنوان مکتب تفکیک به این روش فکری را روشن میکند . همچنین آشنایی با شاگردان ایشان و شناخت خطوط فکری موجود در حوزه های علمیه از دیگر فواید مطالعه این کتاب است .  یا علی
        
                من به خواندن کتاب های که حول و حوش زندگی افراد نوشته شده علاقمندم و این شخصیت هرچه پیچیده تر و یا ناشناخته تر باشد خوب طبیعتاً خواندن و فهم نحوه سلوک و زندگی اش جذاب تر است . این کتاب شاید مشهورترین کتابی است که در خصوص زندگی هویدا نوشته شده و جالب این جاست که متن انگلیسی و ترجمه فارسی آن اثر عباس میلانی است . متن کتاب بسیار شیوا و روان و جذاب است . ولی نمیتوان ادعا کرد کاملاً بی‌طرفانه نوشته شده .  چنانکه در بسیاری موارد شخصیت هویدا از بسیاری مشکلات مبرا دانسته شده و   مسئولیت مشکلات عموماً به گردن محمدرضا پهلوی گذاشته شده است . ولی تحقیقات نسبتا وسیع و مصاحبه های متعدد نویسنده با نزدیکان هویدا ،باعث حکایت ها و روایت های ناشنیده ای  شده که به جذابیت کتاب افزوده است . مجموعاً به توصیه متخصصین تاریخ خواندن این کتاب برای شناخت دوره و شخصیت هویدا  لازم است  و واقعا هم کتابی خواندنی و قابل توصیه برای کتاب خوانان و علاقمندان به تاریخ است . 
        
                من خواندن کتابهایی که حول و حوش زندگی آدمهاست دوست دارم و این جمله را اول یادداشت هایم بر این کتابها نوشته و خواهم نوشت .به نظرم  برای شناخت آدمها باید از وجوه مختلف به ایشان نزدیک شد و از انحصار روایت های رسمی و مستند ها عموماً باید پرهیخت (پرهیز کرد)! لذا شناخت شخصیت آنها در لابه لای حوادث تاریخی، مستند به تصاویر و آدم ها و اتفاقات و دست نوشته ها و بیانیه ها و روزنامه ها ، تصویر واقعی تری فارغ از تصاویر سیاه و سفید رسمی همیشگی از آنها در ذهن شکل میدهد که به واقعیت ایشان نزدیک تر است  و شخصیت هارا داشتنی تر و نزدیک تر به ذهن در ذهن خواهد ساخت . کتاب زندگی و زمانه آیةالله بهشتی به همت تجربه های پیشین آقای شیرعلی نیا ، از جهات پیش گفته برای من بسیار جذاب و مفید و واقعی بود . از لا به لای صفحات کتاب شناخت ابعاد تازه تری از شخصیت های پیچیده هم دوره با مرحوم بهشتی مثل آقای بنی صدر و شهید مطهری و  مرحوم بازرگان و مرحوم امام  هم دست یافتنی است و از این جهت دردوره مطالعه کتاب ، لحظات خوبی منتظر ماست . صفحه آرایی و ترکیب تصاویر  با متن در کنار چاپ با کیفیت و کاغذ درجه یک ظاهر کتاب را هم به کتابی نفیس تبدیل کرده است . دست همه دست اندرکاران  بی درد باد . این تصویر مشهور از شهید بهشتی از جمله تصاویری از ایشان در کتاب بود که  پسندیدم . 
        
                من نیکان درس خوانده ام و نزدیک ۳۴ سال است که با تجمیع سابقه ی تحصیل و تدریس و دور و نزدیک آقای دوایی را میشناسم و بخش زیادی از تجربیات و نظرات ایشان را زندگی و تجربه کرده ام . استاد دوایی معجون عجیبی از جاذبه و دافعه است ، سخت گیری و تساهل ، غضب و طنز ،محبت و خشم و... انواع متضاد های دیگر . اما همه ی اینها در کنار پایمردی و استقامت عجیب  او در امر تربیت بچه ها  بر روال و مسیر آنچه به آن باور دارد و آنچه  از اساتیدش در ابتدای مسیر آموخته است  به نظرم ناچیز است .  این نکات و جزییات ثابت که در این سالیان کمتر تغییر و تحول یافته است در این کتاب و لابه‌لای کلمات آن قابل مشاهده و آموختنی است . حتی اگر روش و منش مجموعه های نیکان و مثل آن را هم نمی‌پسندید ، حتما این کتاب روان و شیوا و زیبا را بخوانید . نکات نغزی دارد که در امر تربیت نسل بعدی و فرزندانمان مثل کلید زاپاس در مواقعی راهگشاست .برای فعالین حوزه تعلیم و تربیت و معلمین و  مدیران و غیره هم که خواندنش از اوجب واجبات است .  خدا سایه ایشان را حفظ کند  و دست تهیه کنندگان این کتاب درد نکند ... 
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها