امید ابد

امید ابد

@omid...abd

136 دنبال شده

505 دنبال کننده

            و  ما خواب زدگانیم

اینجا به تخیلاتم درباره کتاب ها پر و بال میدم 
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
                چه میشد اگر این کتاب نه خاطرات عزت شاهی مطهری بلکه یک رمان خیالی میشد در ماورا در یه دنیایی خیالی که توش عزت شاهی بجای تحمل درد و رنج و شکنجه فرار و دستگیری و تا پای اعدام رفتن و  چرخش بازی سرنوشت و نشستن پشت میز بازجوی از رفقای دیروز و قهرمان رفقای امروز و بریدن و رفتن دنبال زندگیش، در روستاش میموند وبه کار کشاورزی ش میرسید یا نهایت به شهری می اومد و حجره ای و زندگی نرمالی و بدونه دغدغه و حاشیه ای، چی میشد اگ در مواجه با زجر و سختی حکومت به اطرافیانش  آرزوی ژاندارم شدن بعد از درس خواندن  به هدف کشتن شاه ارزوی کودکی خردسالی اش نبود  ، چی میشد   عزت درس میخوند به دانشگاه می رفت برای ساختن ایندش برای ساختن دنیایی متفاوت تر ، تو دنیایی که دانشجو دنبال علم بود نه دنبال چریک و مجاهد و انقلابی  شدن  دنیایی که توش خبری از مبارزه و کشتن   نبود ،خبری از حزب و دسته گروه ایدولوژی و مرگ و شهادت برا ارمانی دست نیافتنی نبود ، خبری از خونه تیمی و جزوه های  تعیین و تلقین و التقاط نبود، کسی کسی رو نمیکشت چون کسی قاتلی تربیت نمیشد کسی ساختن بمب رو یاد نمیگرفت کسی برای حرفای استالین و مائو و لنین و چه گورا  ووو... تره هم خورد نمیکرد کسی سیانور نمیخورد  ، چی میشد اگر مثل همه دکتر میشد مهندس میشد ازدواج میکرد بچه دار میشد ، سراغ  ارزوی مرگ و نابودی  نمیرفت و   محصور نمیشد  بین دیوار های ایدولوژی خونه های تیمی به دنبال رهایی خلق ، چی میشد  اگر تو دنیاش  کسی ارزوی  هدایت مردم به  دنیایی خیالی رو نداشت،چی میشد اگر نسلی قربانی  نسلی دیگه نمیشد قربانی خیالبافی هاش قربانی دروغهاش و باورهای غلطش چی میشد چی می شد اگر عزت عزت نمی شد
        

14

                شاید برای خیلی ها سخت نباشه  داستانی ساده نوشتن خلق شخصیت ها دوس داشتنی گفتن از  کارشون زندگی  شون خانواده ها و دوستاشون دیدن بزرگ شدنشون قدکشیدنشون و به سرانجام رسیدن اخر عاقبت شون با یک پایان مخاطب پسند  و ختم کلام ، اما سختی کار جای هست که راوی روایتی دردناک باشی ، راوی  مکانی خاص از زمانی خاص و واقعه ای خاص که سالهاس   ناقص و با تعصب همانند زخمی به جا مانده تجسم شده ، چرا که همیشه گفتن و شنیدن از زخم های  تاریخی دردناک بوده اما باید زخم هارو رو باز کرد و مرهم زد و دوباره بست تا شاید  درمانی بر عفونت ها و زخم های ناسور بعدی ،، چنین داستانی رو باید ارام و اهسته   شروع کنی ، ادمها رو نقاشی و به زندگی ها شون جان بدی دلیل بدی کفش هاشون رو به پا کنی کنارشون راه بری  ، پدران و پسرانشون رو کنار هم بذاری ، دیده ها و شنیده ها و درد هاشون رو  که در غبار روزگار گم شده  یا مهم نبودن که ازشون یادی مونده باشه  تجربه کنی و پای قضاوت ها شون بشینی و قضاوتشون کنی ، ان هم نه قضاوتی از لابه لای کتابهای تاریخی  قضاوتی از سر انسانیت ،،
        

13

                این کتاب رو بعد از دیدن مستند The Pigeon Tunnel از زندگی و زمانه جان لوکاره  خالق رمان (بند زن ، خیاط ، سرباز ، جاسوس)   و مقدمه کوتاه از کتاب راه نیرنگ برای خوندن انتخاب کردم و براش خیلی ذوق داشتم ، یه جای از مستند لوکاره میگه: پیری و پختگی بهترین زمان از زندگی هر جاسوسیه چون در اون سن به اوج حرفه خودش میرسه ،  برای همین هم هیچ کس یه جاسوس پیر رو دوست نداره  ،  کتاب هم درباره پیر جاسوسیه، ترد شده  از دستگاه اطلاعاتی ملکه ,که بعد از سالها تعقیب گریز و ردیابی ردپای از موش ها ،در بین رفقا و همکارانش میفهمه هر کاری که کرده بوده   پشیزی هم ازش نداشته ، نه بخاطر اینکه تلاش اس نادرست بوده ، بلکه بخاطر اینکه هیچ کس مایل نبود تشت رسوایی، این تحقیقات  از آسمان بر سر دستگاه امنیتی ملکه بیفته  ، وقتی در عمق کتاب غرق میشی و هرچه بیشتر فرو میری ،میفهمی چقدر این دستگاه پوسیده و بی در پیکر بوده ، تا حدی که عروسک هایی این خیمه شب بازی دارای چنان قدرتی  بودن, که حتی نمیشد اونها رو رسوا کرد ، جای تصور کن  رو که پلیس دزد ها رو فراری میده یا برای اینکه مبادا خودش اسیر بی آبرویی بشه بهشون مصونیت عطا میکنه ،آشناس نه ؟
        

12

                اگر بخوایم در بین انسان ها از ابتدا تا انتها تاریخ بدیل و شبیه ترین ادم به شیطان رو تجسم کنیم . به نظر من تنها یک گزینه بیشترین شباهت رو داره اون هم شخص استالین هست .نه از نظر ابعاد بی رحمی ، بلکه از نظر حیله گری و مکاری ، پست فطرتی.. هیچکس به پای این بشر نمیرسه .  کتاب اما زندگینامه شخصی استالین نیست ، روایتی هست از اخرین روزهای گرگ پیر گرجی ، که ۱۵ سال صرف نگارش اش شده و قدم به قدم مارو به روز واقعه نزدیک میکنه  ..روایت اما وقتی شروع میشه که دیکتاتور در توهم توطئه خودساخته غرق شده ، کشور غرق در پاکسازی مخالفینه و هیچ جنبنده توان مخالفت با این کشتارها رو نداره  .اما زمانی میرسه که دیکتاتور به نزدیک ترین دوستانش هم شک میکنه ، پس درصدد ایجاد توطئه ای میشه  تا که  این  سربازان پیاده شطرنج  رو، که شریک این جنایتش و درس اموخته مکتب قساوت استاد هستن رو  یکی یکی سرنگون کنه بلکه شاید پایه های حکومت اش همانند سالها قبل با پاکسازی از مخالفین استوار تر از همیشه باقی بمونه  .اما این دل غافل که این گرگ پیر اخر اسیر همون مکاری و طمع خودش میشه و ..
        

29

                آزادی یا مرگ چه پارادوکس عجیب و  چه  واژه های بی حد مرز و محدودیتی
روایت از جزیره ای نفرین شده شروع میشه، جزیره  خونین به نام کرت ، که صدها سال درد و نفرت خشم و ظلم رو از لابه لای سنگ ها درختها و دریاهاش فریاد میزنه ، فریادی  از اعماق سالها جنگ و کینه، در نقطه ای  بیش از هر جای دنیا  همواره در جنگ  ‌، 
نمیدونم میتونم خودم رو جای نیکوس بذارم وقتی این کتاب رو می نوشت  ، چون  هر نویسنده ای همیشه یه بخشی از وجودش تو هرکتاب اش به یادگار میذاره ،  بخش از وجودش رو در تجسم میل به ازادی و مبارزه طلبی اش   ، میل به روایت لحظه به لحظه  زمانه زندگی قهرمان داستان میکیلیس مغرور که از برای حفظ  ارزشها و یادگارهای دلاوری نیاکانش حتی یک دم آرامش قراره  نداشته  همواره پریشان و پر از تب و تابه  ،آرامشی که صد ساله از مردمش به واسطه حمله و اسارت در دستان ترکان عثمانی گرفته شده ..میل به روایت  از دید مردمانی که گرچه در و بر خاک مانده ولی همچون تبعیدی ها برای پیوستن به یونان وطن جدا افتاده از اونها لخظه شماری میکنند.. این کتاب رو وقتی تموم کردم که نبرد فلسطین تازه شروع شده بود و الان میبینم که چقدر این دو به هم شبیه اند..  داستان خوب روایت شده و سیر حوادث و چهارچوب و اجزا به کمک نویسنده اومده تا  مفاهیم مورد نظرش رو در رساندن  نگاهی نقادانه به جنگی قدیمی  و  صلیبی وار  یاری کنه ..از معایب داستان هم بخش آزار دهنده پایان کتابه که اونطور که باید نتونسته اتمامی باشه بر این کتاب دلپذیر و خام روایت و صحنه پردازی شده 
        

22

                همیشه بزرگترین پیشرفت ها از دل  ویرانگر ترین جنگ ها بیرون میاد و به بهایی از بین رفتن زندگی میلیون ها نفر .وقتی ملت ها برای سلطه ایدولوژی ها ملی گرایانه افراطی شون در کنار حرص وطمع با هم درگیر میشدن  .. تمام ابزارهای ممکن رو بکار میگرفتند تا بر حریف سلطه پیدا کنند 
سالها پیش وقتی ابر قدرتی های مثل المان و  ژاپن با امریکا  وارد جنگ شدند و میخواستند به هر نحوی بر دنیا تسلط پیدا کنند و جنگ عظیمی و بی فایده ای شکل گرفت .‌.امریکا که در دو جبهه می جنگید   بشدت از جنگ و ادامه اون  و  صدماتی که از شروع تا اتمام غیرقابل پیشبینی  جنگ متحمل شده بود  نگران بود..و بر اساس‌خبرهای که دریافت کرده بود آلمان در حال ساخت سلاحی بود مخرب تر از هر بمبی که تا به حال ساخته شده بود در این میان ژاپن هم مطلقا حاضر به تسلیم شدن نبود..در این میان امریکا برای عقب نماندن از این مسابقه تسلیحاتی به فکر ساخت مرگبارترین سلاح تاریخ بشر افتاد و در طی چند سال  گرد اوری دانشمندان فراری اروپایی علم فیزیک به  ساخت و ازمایش بمب اتمی اقدام کرد و دنیا  نظاره گر قدرت غیرقابل کنترل این ابر بمب ها شد.. بمب های که در زمانی بسیار کوتاه با کمترین  دخالت انسانی  دورترین  شهرهای دشمن  رو با خاک یکسان میکردن.. چنان که  اولین پیشگامان این ابر بمب ها با قدرت ۲۰ هزار تن tnt  در هیروشیما و ناکازاگی در روز اول ۱۱۰  هزار کشته و در مجموع ۲۲۰ هزار کشته روی دست های خونین امریکا و دنیا گذاشتن..  اما طمع حکومت ها پایانی نداشت 
 در  هنگام ساخت اولین بمب  فکری  برای ساخت بمبی با قدرتی بسیار مهیب تر یعنی  ۵برابر قوی تر از بمب فعلی یعنی ۱۰ مگا تن tnt به ذهن یک دانشمند رسید ..اما  فاجعه حاصل از  کشتار بمب اول بشدت بر روی دانشمندان موثر در اون پروژه اثر گذاشت بود و ترس از اینده و بی قیدی حکومت ها اونها رو منزوی و مردد کرد بود در نتیجه پروژه بمب به تاخیر افتاد
و شوروی با استفاده از این فرصت  تونست بمب خودش رو بسازه  در این میان در امریکا بین  دانشمندان و نیروهای امنیتی برسر این موضوع اختلافات شدیدی پیدا شد و همه به دنبال یک مقصر برای مجازات میگشتند وقایعی  از یک محکمه سری که در این نمایشنامه بهش پرداخته  شده 
        

18

                کتاب های هستن که از زمان خودشون جلوتر رفتن شاید درکش شون برای مردم و روحیات اون زمان ممکن نباشه و  حتی با بازخورد منفی شدیدی مواجه بشه ولی دهه ها بعد که عیارشون مشخص میشه و تبدیل به کتاب های منبع و یا مرجع میشن  کتاب سفرنامه بازگشت از شوروی نمونه ای از این کتاب ها س ...در زمانی  نوشته شد که کمتر کسی حاضر بود به شوروی و مرام کمونیست نقدی وارد کنه ..زمانی که همه با شور و شوق از پیشرفت های  شوروی و شخص استالین که با بذل و بخشش خیلی از نویسنده ها رو نمک گیر  کرده بود تعریف و تمجید میکردند اندره ژید با اوردن تجربیات جامعه شناسی اش از سفر و گشت و گذار و گفتگو مخفیانه  با مردم فرودست شوروی و دیدن رنج و سختی هاشون برای روایت انچه که گزارشی بود  واقعی تر از حال روز مردم و جامعه شعار زده و مسخ شده در جغرافیا پهناور شوروی دست به انتشار واقعیاتی  زد که تا سالها بشدت از طرف مخالفینش کوبیده شد و سالها بعد با روشن شدن حقایق  نشان داد اونچه که ژید درک کرده بود و به اون باور داشت تا چه میزان صحیح و درست بوده
        

29

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

در صادق بودنش حرفی نیست ، ولی ایا راه حلی هم ارائه میکنه برای تغییر یا برخورد با این نگاه ، یا فکت ی میده که اون افرادی یا جامعه که این تفکرات رو دارن وادره به تفکر یا حداقل ملایم تر برخورد کنن ، اینکه در اون سالها چنین تفکری داشته قابل تحسین هست چون جلوتر از زمان خودش رو می دیده و دعوت به گفتگو میکنه @roshana.
دقیقا خوب توصیفش کردین ، تو خوندن اثار سلین همین نگاه بدبینانه اش که منو ازار میداد و واقعا از یک جای به بعد نتونستم کتاباهاش ادامه بدم ، چشم میذارمش تو لیست برای خوندن با این متن و تعریف شما نخوندنش حیف واقعا @SaeedAh

30

البته در کنار شباهت ها باید به ظرف زمانی که نویسنده این مطالب بیان کرده رو هم نگاه کنید بلاخره نوع نگاه و جهانبینی و زندگی خود نویسنده و الگوهای فکری و هنجاری جامعه در اون زمان هم در این دیدگاه هم هست . و ممکنه با زمان حالا متفاوت باشه یعنی اگر مثلا الان میخواست چیزی در این باره بنویسه شاید مطلبی متفاوت تر می نوشت . بنابرین ملاک بنظرم باید جدیدترین نظریه ها و دیدگاها باشه تا قدیمی ترین ها با توجه به سبک زندگی جامعه اون زمان @roshana.
اینکه اغلب مردا و (برخی زنها)فکر میکنن زنا باید زود ازدواج کنن و بچه دار شن تا از این چرخه تولد و تولید سنتی خارج نشن تا جامعه با محافظه کاری بتونه به راه خودش ادامه بده..شاید این نگاه به نوعی بهترین سرپوش بود و باشه برای در انقیاد نگه داشتن زنان چه گذشته چه حال ، چرا که این ترس و واهمه از اینده همچون ابزاری برای کنترل اون بکار میره ، وقتی در فردای رهایی زن از قید دیگر ابزاری برای کنترل اون نخواهند داشت
این کتاب رو خیلی نپسندیدم درگیر یه نوع قهرمان پروری بود از یک روایت شفاهی البته در توضیح روابط زندان کمی مفید بود ، برای همین ترجیح دادم فعلا چیزی ننویسم دربارش تا بتونم به یه دید کلی تر برسم

14

البته با نرمش قهرمانانه، حالا اینکه گفته نشانه چی هست قدرت فرهنگ ایرانی یا قدرت اسلام ، فرهنگ های ملتهای دیگه چطور واکنشی نشون دادن ، چون من که تاحالا از ترکی شدن اسلام چیزی نشنیدم یا شاید ندیدم

37