ریحانه نوری

ریحانه نوری

@noori1229

36 دنبال شده

16 دنبال کننده

            کمی معلم؛ 
ذره ای دانشجو؛ 
اندکی درگیرِ ادبیات 

          

یادداشت‌ها

ریحانه نوری

ریحانه نوری

7 روز پیش

        کتاب را بعد از دیدن برنامه اکنون از طاقچه خریدم و خواندم.
از قبل عارف جان سوخته را از نویسنده داشتم و بخشی از آن را خوانده بودم و کمی هم با نویسنده آشنا بودم. 
اما کتاب... 
نام کتاب و معنای پشت آن جذابیتی دارد که نمی‌شود آن را نادیده گرفت.  کتاب با معرفی مادر و زندگی خود نویسنده شروع می‌شود و در ادامه بیشتر با ژان کلود همسر نهال تجدد و خود نویسنده همراه می‌شویم تا ایرانی تر شویم.
"ایرانی تر" را در نوشته هایی که  با تفکرات و جهان بینی خانم نویسنده و با اشعار شاعران ایرانی همراه بودند، بیشتر دوست داشتم.
بعضی بخش ها اشخاص ، مکان ها و اصطلاحات برایم گنگ بودند و سبک نوشتاری نویسنده انگار در بعضی پاره های متن بریده شده بودند که کمی باعث دور شدن ارتباط من با متن می‌شدند.
برای من که برنانه اکنون را دیده بودم بعضی از قسمت های کتاب آشنا بود. بعد از دیدن برنامه اکنون حسی که داشتم این بود این بود که انگار دو نفر مهمان این برنامه بودند.
هم خود خانم تجدد و هم همسرشان. 
اما آنقدر این دو آدم با هم عجین بودند که ما از دو نفر می‌شنیدیم اما یک مهمان آنجا نشسته  بود و به قول خود نهال تجدد:  «من حس میکنم اون اینجا هم هست»  و  در کتاب هم همین حس نویسنده با ما همراه شده و ما را به خود جذب می‌کند. 
و در آخر اینکه کتاب خیلی خوب و دلنشین تمام شد و به جان نشست. 
به دلنشینی همین بیت خیام:
احوال جهان و اصل این عمر که هست
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است
      

18

3

        استاد وقتی داشت تراژدی رو تعریف می‌کرد، گفت: توی خوندن متن تراژدی آدم ها دو حالت رو تجربه میکنن. 
اول اینکه همش با خودشون میگن چقدر خوب که من جای شخصیت رنج کشیده داستان نیستم و توی حالت بعد با اون فرد همدردی و همدلی میکنن.
ایوب نبودیم دقیقا تجربه این دو حس بود. جایی که شاید خودخواهانه شکر می‌کردم که چقدر خوب که من جای اونا نیستم و گاهی هم همدردی با مراقب ها. 

کتاب از 13 روایت تشکیل شده که هر کدوم از منظری به موضوع مراقبت نگاه کردند. 
 و دو مقدمه عالی(من عاشق مقدمه های این نشرم ) 

از مراقبت کودک اوتیسم و معلول گرفته
تا مراقبت از سالمندان و مجروح جنگ و حتی حیوانات و طبیعت. 
البته به نظرم باز هم میشه به این موضوع از جوانب دیگه نگاه کرد. 

خیلی از روایت ها بیشتر شبیه خاطره هستند تا جستار یا روایت شخصی. 

اما بعضی هاشون مثل مراقبت نامه یا روایت آخر یک جستار به تمام معنا هستند. 
اینکه فرد مراقب  در مقابل مراقبت، چه چیزی از دست داده و چه چیزی به دست آورده؟ 
مراقبت با روح و جسم آدم چه کار میکنه؟ 
چطور میشه مراقب دیگری بود و مراقبت از خود رو هم فراموش نکرد؟ 
این ها سوالاتی هستند که شاید در طول خوندن کتاب به ذهن ما خطور کنه و جواب های مختلفی ازشون بگیریم. 
من یه شخصه عاشق روایت مراقبت نامه بودم و به نظرم نویسنده خیلی قصه برای گفتن داره و قلم فوق العاده ای هم داره. 

تو طول کتاب من هم به این واژه فکر کردم. 

ملموس ترینش مادربزرگم بود که دوساله زمین گیر شده و بچه ها ازش مراقبت می‌کنند. 

اما از جوانب دیگه؟ 
باید بهش فکر کنم. 
شاید یه روزی یه چیزی 
      

45

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.