ینفر

ینفر

@ZAH_Ra

10 دنبال شده

15 دنبال کننده

            وقتی ما کتاب میخوانیم
درختان به زندگی پس از مرگ ایمان میاورند🤍

          

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است.

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

ینفر پسندید.
شاهنامه: از پادشاهی یزدگردِ بهرام گور تا پایان پادشاهی یزدگردِ شهریار

9

ینفر پسندید.
شکارچیان مجازی؛ چشم ذهن
          در ابتدا بگذارید قلم نویسنده را ستایش کنم و بعد احساسم را درباره این کتاب بنویسم. 

قلم جیمز دشنر ستودنی است؛ جوری مینویسد که حتی کوچک‌ترین جزئیات را تصور کنی.
 جوری مینویسد که هر ضربه‌ای که به کارکتر ها میخورد را با پوست و گوشت و استخوانت احساس کنی. 
جوری مینویسد که حتی نمیفهمی چگونه ناگهان 100 صفحه خوانده‌ای. 
جوری مینویسد که دقیقا همان جایی که با خود میگویی:«احتمالا همین اوج داستانه»  اتفاقی باور نکردی بیوفتد. 
جوری مینویسید که اگر اسپویل نشده باشی هیچ چیز را نمیتوانی پیش‌بینی حتی چهره یک کارکتر. 
جوری مینویسد که نتوانی غافلگیر نشوی. 
احتمالا این جور نوشتنش‌هایش باعث شده عاشق کتاب‌هایش باشم:) 

و اما احساس من از این کتاب؛ حس دژاوو! 
حس زنده شدن خاطراتی که با خداحافظی از بچه‌های بیشه و مجموعه دونده هزارتو، مجموعه فوق‌العاده دیگری از همین نویسنده، آنها را فراموش کرده بودم! 
مایکل برایم توماس بود، باهوش‌ترین و شجاع‌ترین عضو گروه... 
برایسون برایم مینهو بود،  همان پسر بامزه و شجاعی که همیشه میتواند تیکه بیندازد، مخصوصا به عضو اصلی گروه... 
و سارا برایم نیوت بود، همان کسی که مثل مادر برای دو نفر دیگر که واقعا مانند بچه‌ها هستند، میماند و نقطه اتصال اعضای گروه به یکدیگر است:) 

اگر بخواهم درباره پایان این جلد چند کلمه‌ای بنویسم میتوانم بگویم: خیلی شوکه کننده بود و شاید باعث شود در میان درس‌ها و امتحانات جلد دوم را شروع کنم... 
        

11

ینفر پسندید.
ماجراهای بچه های بدشانس؛ شروع ناگوارماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگانماجراهای بچه های بدشانس؛ پنجره ی بزرگ

ماجراهای ناگوار

14 کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم این ترتیب یه مجموعه ی خیلی نوستالژی و قدیمی به اسم ماجراهای ناگوار هست. داستان به این شکله سه خواهر و برادر، ویولت و کلاوس و سانی طی یه اتفاقاتی متاسفانه پدر و مادرشون رو از دست میدن. بعد متوجه می‌شن باید به پیش یکی از اقوام شون که نمی‌شناسنش برن به اسم کنت الاف. کنت الاف از این به بعد قیم و سرپرست قانونی بچه هاست. ولی مسئله اینجاست که کنت الاف یه آدم بدجنسه... کسی که فقط ثروت بودلر ها براش مهمه... و نقشه میریزه تا پول اونها رو به چنگ بیاره و ویولت هم به سن قانونی نرسیده تا ثروت مادر پدرش بهش برسه و از چنگ کنت الاف رها شن. بودلر ها باید چه کنند؟!!! خلاصه این ۱۳ جلد پر از تعلیق و هیجانه. یکی از مجموعه هایی که به شدت تاریکه. اولین تجربه ی من از یه رمان خیلی تلخ همین مجموعه بود. و همچنین اولین تجربه ام از یه پایان باز(جلد اولش پایان بازه). هم انتشارات قدیانی و هم انتشارات ماهی این کتاب رو چاپ کردن. کیفیت هردو ترجمه هم خوبه ولی به شخصه من ترجمه‌ی نشر ماهی و فونت این نشر رو بیشتر می‌پسندم. البته میگم کیفیت هردوشون خوبه. یه انتشارات که نمیشناسمش هم چاپ کرده این کتاب رو و اسمش شریعه‌ی توس هست که اطلاعاتی ندارم راجع بهش. این لیست بر اساس ترجمه ی نشر ماهیه. ترتیب مجموعه هم که اینه. جلد چهاردهم هم یه سری اطلاعات راجع به داستان اصلیه و به سوالات بی جواب مونده از مجموعه پاسخ میده. بخونید و حالشو ببرید. یه رمان تاریک، اما با قلمی روان و پر از هیجان و تعلیق و غافلگیری!

24