نشان
پیشنهاد کاربر برای شما
یادداشتها
این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است.
باشگاهها
این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.
چالشها
این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.
لیستها
این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.
بریدههای کتاب
این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.
فعالیتها
1403/3/25
4
نشان پسندید.
1403/3/25
«میروم و داغم را به دل همهتان میگذارم.» اين را هدایت روی تکه کاغذی نوشت و قبل از آخرین سفرش به پاریس پشت در خانهی یکی از رفقا انداخت. دُرّ يتيم يا خشکيدن آب دهان عنکبوت روایت آن یک هفته و نه روزی است که هدايت خانهای مطبخدار در پاریس اجاره میکند و پول سه ماه اجاره را هم از پیش میپردازد. آدرسش را هم به احدی نمیدهد و سعی میکند کمتر بنیبشری را ببیند و خودش را از همه چیز و همه کس حتی از داستانها و کتابها و حتی از یاران باوفایش - فرزانه و شهیدنورایی- خلاص کند و بعدتر حتی از شر خودش در چنین اوضاعی! هدايت سه داستان کوتاه و بلندی را که قصد کرده بود در پاریس کار نوشتنشان را تمام کند پاره میکند و جلو چشمهای فرزانه در سبد زباله میریزد. یکی از اين داستانها قصهی ناتمامی است که روزی بخشهایی از آن را برای فرزانه خوانده بود داستان عنکبوتی که نفرین مادر آب دهان او را خشکانده و دیگر نمیتواند تاری بتند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
4
1403/3/26
0