Amee

Amee

@Book_amee

23 دنبال شده

15 دنبال کننده

            کوره ها ســرد شدن
      برگ هـا زرد شدن
            خنده هـا درد شدن
                                               شاملو
          

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

کتابخونه سیاره زحل ؛

48 عضو

دختری که در اعماق دریا افتاد

دورۀ فعال

نیک بوک

9 عضو

دختر خاکستر و هیولای زغالی

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

Amee پسندید.

7

Amee پسندید.
وسپرتین

6

Amee پسندید.
365 روز بدون تو

5

Amee پسندید.
خاطرات عزت شاهی
          چه میشد اگر این کتاب نه خاطرات عزت شاهی مطهری بلکه یک رمان خیالی میشد در ماورا  یه دنیایی خیالی که توش عزت شاهی بجای تحمل درد و رنج و شکنجه فرار و دستگیری و تا پای اعدام رفتن و  چرخش بازی سرنوشت و نشستن پشت میز بازجوی از رفقای دیروز و قهرمان رفقای امروز و بریدن و رفتن دنبال زندگیش، در روستاش میموند وبه کار کشاورزی ش میرسید یا نهایت به شهری می اومد و حجره ای و زندگی نرمالی و بدونه دغدغه و حاشیه ای، چی میشد اگ در مواجه با زجر و سختی و ظلم حکومت به اطرافیانش  آرزوی ژاندارم شدن بعد از درس خواندن  به هدف کشتن شاه ارزوی کودکی خردسالی اش نبود  ، چی میشد   عزت درس میخوند به دانشگاه می رفت برای ساختن ایندش برای ساختن دنیایی متفاوت تر ، تو دنیایی که دانشجو دنبال علم بود نه دنبال چریک و مجاهد و انقلابی  شدن  دنیایی که توش خبری از مبارزه و کشتن   نبود ،خبری از حزب و دسته گروه ایدولوژی و مرگ و شهادت برا ارمانی دست نیافتنی نبود ، خبری از خونه تیمی و جزوه های  تعیین و تلقین و التقاط نبود، کسی کسی رو نمیکشت چون کسی قاتلی تربیت نمیشد کسی ساختن بمب رو یاد نمیگرفت کسی برای حرفای استالین و مائو و لنین و چه گورا  ووو... تره هم خورد نمیکرد کسی سیانور نمیخورد  ، چی میشد اگر مثل همه دکتر میشد مهندس میشد ازدواج میکرد بچه دار میشد ، سراغ  ارزوی مرگ و نابودی  نمیرفت و   محصور نمیشد  بین دیوار های ایدولوژی خونه های تیمی به دنبال رهایی خلق ، چی میشد  اگر تو دنیاش  کسی ارزوی  هدایت مردم به  دنیایی خیالی رو نداشت،چی میشد اگر نسلی قربانی  نسلی دیگه نمیشد قربانی خیالبافی هاش قربانی دروغهاش و باورهای غلطش چی میشد چی می شد اگر عزت عزت نمی شد
        

30

Amee پسندید.
تماما مخصوص
          شغل ها بو دارند. دست آخر هر آدمی شبیه شغلش می شود
آندریاس گفت مهم نیست کارگر موزاییک سازی باشی یا مدیر یک هتل بزرگ مهم این است که خودت باشی ببین چی تو را به این جا رسانده که از خودت دور شدی دنبال خودت بگرد، عباس پیداش می کنی**
و چسبيد .... تماما مخصوص را می گویم ! اگرچه به زیبایی دو کتاب قبلی که از این نویسنده خواندم نبود اما در نوع خود کشش و جذابیت لازم را داشت جالبه بدونید این کتاب در ایران
مجوز چاپ نداشت و در نهایت با ۱۰ صفحه سانسور چاپ شده و نسخه اصلی را خود نویسنده در صفحه شخصی اش به اشتراک گذاشت. از بین آثار معروفی با اختلاف سمفونی مردگان و سال بلوا را بیشتر دوست دارم 
و اما داستان درباره زندگی عباس ایرانی است که در آشفته بازارهای سیاسی مجبور به فرار از ایران و مدیر هتلی در آلمان میشود. او میماند و بی خبری از  عشقش پری ، خاطرات کودکی مادری تنها پدری گم شده و آینده ای سراسر نا معلوم تلخ و تنها در غربت.
کتاب نثر شیوا و روانی دارد به همان سبک ذهن سیال نوشته شده که ویژگی منحصر به فرد قلم عباس معروفیست پر از فلش بک هایی از حال به گذشته از رویا به واقعیت.
.
        

10