عطیه همتی

@Atiyeh.hemmati

19 دنبال شده

82 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                شما در این کتاب لحظه به لحظه و حتی وعده به وعده همراه هادیان هستید. حتی از روزهایی که او در تهران از جنگ اوکراین با خبر می‌شود. هادیان در این کتاب ساده‌ترین  راه یعنی یادداشت‌های روزانه را انتخاب کرده تا جزییات احوالات خودش در این سفر را بگوید.
اگر بخواهم کتاب را در قالب تصویر توضیح دهم. دوربینی که کتاب به دستتان می‌دهد هادیان را در لانگ شات نشانتان می‌دهد که هادیان رو به دوربین ایستاده‌است.
نقطه ضعف کتاب این است که کتاب مستقل نیست و پیوست ویدیومستند هم دارد که هادیان نشان داده همه داده‌هایش را برای کتاب خرج نکرده‌است و برای مستندش نگه‌داشته.
نثر کتاب بشدت روان است. اما خیالتان را راحت کنم بیشتر از آنکه با اوکراین آشنا شوید از خصایص هادیان با خبر می‌شوید.
البته من میشناختمش در حدی که یکجاهایی از کتاب نگران حواس پرتی‌هایش بودم که خب اتفاقات کتاب روی شناخت دقیقم صحه گذاشت.

کتاب برای آنهایی که دوست دارند قلم روان در روزمره‌نویسی و روایت‌نویسی و گزارش نویسی داشته باشند بشدت توصیه می‌شود.
منتهی من ترجیح میدادم کمی درباره چرایی جنگ هم در کنار سخنرانی‌های پوتین و زلانسکی می‌نوشت تا برای هر نوع مخاطب با هر نوع اطلاعاتی گنگ نباشد. ابدا منظورم تحلیل سیاسی نیست. بلکه نقل و قولهای صریحتر درباره چرایی و  اطلاعات منتشر شده.
        
                "کاهن معبد جینجا" داستان سفر نویسنده یعنی وحید‌یامین‌پور با جمعی از هنرمندان به مناسبت حادثه اتمی هیروشیما به ژاپن است. کتاب نثر روانی دارد اما بیشتر از توصیفات ژاپن از نگاه نویسنده، توصیف لحظات مواجهه نویسنده و خلقیات و اعتقاداتش با ژاپن است و این توصیف و مواجهه همراه با تضاد و طباق‌های اعتقادی او با هرآنچه که می‌بیند تا پایان کتاب ادامه دارد. پس اگر قرابت فکری با یامین‌پور دارید خوشتان خواهد آمد و اگر ندارید احتمالا بخش‌هایی از کتاب صورتتان را چین می‌اندازید! چون حتی او کارش از اعتقادات هم گذشته بلکه حتی از ذائقه غذایی‌اش هم پررنگ حرف زده‌است.
از همین روست که محکم می‌گویم مخاطب کتاب طیف موسوم به حزب‌اللهی خواهد بود و یکی از بزرگترین گله‌های من از نویسندگان جریان موسوم انقلابی این است که چرا تولیداتشان را فقط برای مخاطب شبیه خودشان می‌نویسند. اگر یامین‌پور قصدی در این باره نداشته که حداقل من می‌گویم به نظرم موفق نبوده‌است. نمیگویم از اعتقاداتش کمتر می‌گفت اما فقط تمایلات فکری نزدیکانش را در تعریف ماجرا در نظر گرفته. یا دست کم نتوانسته طور متفاوت‌تری ببیند.
اما او جمله طلایی درباره همسفران متفاوتش دارد که می‌گوید "آدم‌ها از آنچه که در رسانه‌ها می‌بینیم به ما نزدیک‌ترند! " پس خواندنش به نخواندنش می‌ارزد.
در پایان کتاب ضعف بزرگی دارد که نمی‌شود نادیده‌اش گرفت، نویسنده در طول این سفرنامه هیچ پاراگراف یا حتی جمله‌ای با یک ژاپنی معمولی از جنس همان‌ها که خوب نگاهشان کرده ندارد‌. هیچ!
در تمام کتاب منتظر بودم او حتی با ایرانی‌های ژاپنی‌بلد وقتی همراه شده‌است در این باره حرکتی بزند اما هیچ. یک بحث فوتبالی راه بیندازد. مثلا از جام جهانی بگوید. از سوباسا و ایشی‌زاکی، از علی کریمی، از ناکاتا، تاکاهارا، کیسوکه هوندا، کاواگوچی، یا دست کم به تکنولوژی سری بزند. از آیفون از اپل از سونی از تفاوتشان به کره‌ای‌ها و چینی‌ها اصلا
یک چیزی بیندازد وسط، اما هیچ!
با این حال یامین‌پور چالش‌هایی در گفتگو با یک باقیمانده از حادثه هیروشیما دارد که خواندن کتاب را در آن لحظات جذاب کرده‌است. درست برعکس لحظاتی که از بوی ماهی می‌گوید!
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            شما در این کتاب لحظه به لحظه و حتی وعده به وعده همراه هادیان هستید. حتی از روزهایی که او در تهران از جنگ اوکراین با خبر می‌شود. هادیان در این کتاب ساده‌ترین  راه یعنی یادداشت‌های روزانه را انتخاب کرده تا جزییات احوالات خودش در این سفر را بگوید.
اگر بخواهم کتاب را در قالب تصویر توضیح دهم. دوربینی که کتاب به دستتان می‌دهد هادیان را در لانگ شات نشانتان می‌دهد که هادیان رو به دوربین ایستاده‌است.
نقطه ضعف کتاب این است که کتاب مستقل نیست و پیوست ویدیومستند هم دارد که هادیان نشان داده همه داده‌هایش را برای کتاب خرج نکرده‌است و برای مستندش نگه‌داشته.
نثر کتاب بشدت روان است. اما خیالتان را راحت کنم بیشتر از آنکه با اوکراین آشنا شوید از خصایص هادیان با خبر می‌شوید.
البته من میشناختمش در حدی که یکجاهایی از کتاب نگران حواس پرتی‌هایش بودم که خب اتفاقات کتاب روی شناخت دقیقم صحه گذاشت.

کتاب برای آنهایی که دوست دارند قلم روان در روزمره‌نویسی و روایت‌نویسی و گزارش نویسی داشته باشند بشدت توصیه می‌شود.
منتهی من ترجیح میدادم کمی درباره چرایی جنگ هم در کنار سخنرانی‌های پوتین و زلانسکی می‌نوشت تا برای هر نوع مخاطب با هر نوع اطلاعاتی گنگ نباشد. ابدا منظورم تحلیل سیاسی نیست. بلکه نقل و قولهای صریحتر درباره چرایی و  اطلاعات منتشر شده.