بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

جزئیات پست

فاطمه کُردی

1402/2/5 - 5:23

خواندن 3 دقیقه
کریستین بوبن

هر کتابی یه طعمی داره، یه رنگ خاصی داره، یه عطر منحصر به فردی داره، و همه کتاب ها روح دارن.

هر نویسنده ای تخیلات خاص خودشو داره، قلم خاص خودشو داره، و همه ی نویسنده ها عشق به واژه و نوشتن دارن.

هر کتابی هر مخاطبی رو جذب نمیکنه، هر مخاطبی زبان هر کتابی رو متوجه نمیشه، یا حتی لحن واژه های اون کتاب هم درست نمیشنوه.

هر نویسنده ای فارغ از اینکه اهل کدوم کشوره و کتاب هاش رو به چه زبانی مینویسه، همه جای دنیا یه عده زبان کتاب هاشو متوجه میشن یه عده نه.

این زبانی که ازش حرف میزنم زبان واژگانی نیست، زبان مادری هم نیست، زبانِ روحِ اون نویسنده است که در اثرش دمیده شده.

وقتی یه کتابی رو میخونیم اما باهاش ارتباط صمیمانه ای برقرار نمی کنیم در حقیقت زبان روح نویسنده رو متوجه نشدیم، ما جذب آثار نویسنده هایی میشیم که به راحتی زبان روحشون در کتاب هاشون رو متوجه میشیم و لحن هر واژه و جمله رو به شکل اصیلش که در تخیلات نویسنده بوده میشنویم.


«کریستین بوبن» نویسنده ی هم زبان منه، نویسنده ای که واژه به واژه و خط به خط نوشته هاشو به تمام روح و عواطفم درک می کنم، میچشم، میبینم و عطرشونو استشمام می کنم.

کریستین بوبن فلسفه خونده، روزنامه نگاری رو تجربه کرده و شاعر و نویسنده بوده. همه ی این هارو که بذاریم کنار هم علت خاص بودن آثار بوبن رو متوجه میشیم.

فلسفه که درباره ی چیستی زندگی و وجود آدمیِ در کنار شعر که عنوانی بر مجموعه ی عواطف و احساسات انسانی هست میشینه و زمانی که این دو در کنار روزنامه نگاری که باعث درگیر شدن با مسائل مختلف (از هنر گرفته تا سیاست و اقتصاد) میشه قرار میگیرن، ترکیبشون میشه داستان هایی که با پیوند به تخیل نویسنده مدام قوه ی تخیل مخاطب رو با شگفتی رو به رو می کنن.


بوبن از زندگی میگه که باید از هر لحظه ازش بهره برد، از عشق میگه که ضرورتی برای زندگی کردنِ آدم زنده است، از کودکان میگه که حضورشون در دنیا واجبه و مقدس ترین موجودات هستی هستن، از زن میگه بدون این که زیبایی زن رو پهلوی کلیشه های اروتیک بذاره. از نظر بوبن همه زن ها زیباهستن حتی اگر از نظر ما زیبا نباشن.

کاش میشد از کسی مثل بوبن کپی گرفت و در تمام دنیا منتشر کرد.


کتابایی که از بوبن خوندم باعث شد بیشتر از قبل از مطالعه لذت ببرم.

میون چندکتابی که این مدت خوندم «همه گرفتارند» از همه جذاب تر بود.


داستان های بوبن معمولا سورئال هستن، اما نه از اون سورئال های عجیب و غریب که بعضا مخاطب سخت میتونه باشون ارتباط برقرار کنه. وقایع غیر عادی در داستان های بوبن چنان واقعی تصویر سازی شدن که مخاطب(البته نه هر مخاطبی) تمامشون رو به عنوان پدیده های عادی میپذیره انگار که هر روز بارها در زندگی واقعی دیدنشونو تجربه کرده.

مثلا در قسمتی از کتاب ایزابل بروژ بوبن از دویدن فرشته ای کنار جاده صحبت می کنه طوری که آدم به وضوح اون صحنه رو توی ذهنش میبینه.


یا در «همه گرفتارند» قصه ی زنی به اسم آرین روایت میشه که در خواب پرواز میکنه، عشق ضرورتِ زندگیشه و مادر بودن جزء لازم از عاشق بودنش.

این کتاب روایت آدم هایی هست که با وجود تفاوت هایی که باهم دارن با دوستی و صمیمیت کنار هم زندگی می کنن؛ قصه ی بچه هایی متفاوت از تمام بچه ها که مادرشون قصد نداره متفاوت بودن رو براشون ممنوع کنه.


شاید بشه گفت بهترین کتاب هایی که خوندم از این نویسنده بوده وکاش نویسنده هایی مثل بون بیشتر بودن...


41 نفر پسندیدند.

8 نفر نظر دادند.
(0/1000)

نظرات

اسب

1402/2/5 - 9:49

بوبن عزیز دل است.
1
فاطمه کُردی

1402/2/7 - 7:24

قطعا🌼 
کیارش وفایی

1402/2/6 - 23:13

بهترین اثر بوبن اثری ست بنام «رفیق اعلی» با ترجمه «پرویز سیار»
1
فاطمه کُردی

1402/2/7 - 7:23

بله تعریفشو شنیدم و اتفاقا همین نسخه ترجمه ی پیروز سیار رو توی کتابخونه ام دارم،
ان شاءالله مجالی برای خواندنش پیش بیاد. 
کیارش وفایی

1402/2/6 - 23:22

معذرت، «پیروز سیار»
Bêhzad Muhemmedî

1402/2/7 - 19:46

چرا من هیچی ازش نخوندم
1
فاطمه کُردی

1402/6/22 - 12:44

متاسفانه در ایران نویسنده هایی مثل جوجو موییز شناخته شده تر از نویسندگان بزرگی چون بوبن هستن. 
بهتون توصیه میکنم اگر به نویسندگی و فلسفه علاقمند هستید خواندن آثار بوبن رو با کتاب فرسودگی آغاز کنید و اگر هم کتاب هایی با محتوای داستانی رو بیشتر میپسندید با کتاب های ژه، همه گرفتارند(کتاب محبوب خودم) دیوانه بازی و یا ایزابل بروژ شروع کنید. 
yar.ebrahim

1402/2/27 - 11:14

سلام خیلی عالی بود  بیشتر منتظر مطالبتونم