گل هایی که در جهنم می روید
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
جلد چهارم از این مجموعه که با آخرین سال های سلطنت رضا شاه مرتبط است، انتقادی ترین اثر "محمد مسعود" به شمار می آید. "د" ـ شخصیت اصلی رمان ـ یک آزادمنش هرج و مرج طلب است که پس از پایان تحصیلات در اروپا به ایران می آید، اما اختناق و جهل حاکم بر جامعه را تاب نمی آورد و خودکشی می کند. "قهرمان اصول" کتاب ـ آقای جلیل ـ مرد اروپایی مآبی است که به عنوان تمثیل تجدد طلبی به قهرمان کتاب درس آزادگی می دهد. در واقع، "محمد مسعود" در این رمان، قید و بندهای حاکم بر شرق را با آزادی های متداول در غرب مقایسه می کند و به طور کلی غرب (تجدد) را ترجیح می دهد. وی تصویری از جهنمی که ایران نام دارد ترسیم می کند و لحنی تند و سبکی ناتورالیستی، اخلاق و روحیات آدم ها، استبداد و خرافات را به باد انتقاد می گیرد. او به گل هایی چون "د" اشاره می کند که در جهنمی که مالک آن ـ رضا شاه ـ از خون و رنج مردم تغذیه می کند، خیلی زود پرپر می شوند.