معرفی کتاب آن سال سیاه: مجموعه داستان کوتاه اثر امیررضا بیگدلی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
این مجموعه شامل هفت داستان کوتاه است که به ترتیب عبارت اند از: «جایی که ماهی ها به قلاب می افتند»، «گُلخانه»، «وقتی باران بند آمد و آسمان آفتابی شد»، «مگر امشب چه خبر است؟»، «وقتی برف ها آب می شود»، «شاید این طور بهتر باشد»، و «نگران دندان هایم هستم». تمام داستان ها به مسائل روزمره اجتماعی می پردازد که غالبا برای همه ما اتفاق افتاده است. وجه تسمیه نام کتاب «آن سال سیاه»، از این جهت است که تمام داستان های این مجموعه همزمان با دوره بیماری سرطان «بیگدلی» خلق یا بازنویسی و نهایی شده اند برای همین نویسنده نام کتاب را «آن سال سیاه» انتخاب کرده است. در بخشی از داستان «گُلخانه» از همین مجموعه داستان می خوانید: «با همین حرف ها بغض گلویم را فشرد و اشک آمد پشت چشمانم. یک آن زدم زیر گریه و دستم را جلو صورت گرفتم. شکوفه گفت: آدم که عروسی مادرش گریه نمی کنه و خندید. من، مرد پنجاه ساله ای بودم که زن و دو فرزند داشت. با این حال هنوز بچه مادرم بودم؛ مادری که رودرروی من ایستاده بود و تا لحظه دیگر دست دردست مردی زندگی تازه ای را شروع می کرد. این برای من نه خوب بود نه بد؛ اما اینکه دیگر من را نمی شناخت خیلی غم انگیز بود...».