این کتاب یکی از بزرگترین آثار فلسفی است که در پنجاه سال اخیر در دنیای اسلام انتشار یافته.
این کتاب در عین حال که یکی از ثمرات حرکت سید جمال است خود اثر وزین و مستقلی در این میدان به شمار می آید.
اگر شخصی مانند اقبال با فکر بازسازی اندیشه دینی در اسلام می افتد معلول است که تجربه های معنوی او با تجربه های دیگران متفاوت شده بود.او خود جهان و خدا را به گونه ای دیگر تجربه میکرد و مطالب کتاب را باسازی تحول و تجربه های وی را نشان می دهد.
اقبال بر اثر مطالعه دقیق در فرهنگ فلسفه و تمدن غرب به ضرورت بازسازی اندیشه دینی ایجاد یک انقلاب در فرهنگ و بینش ملل شرق و مسلمانان پی برده و به این نتیجه رسیده بود تا مبانی بازسازی نشوند و تغییر نکنند اصطلاحات دیگر بی نتیجه می مانند و تمدن جدید نیاز به بنیاد های فلسفی تازه دارد.