در این کتاب، حکایت پسری به نام "مهرداد" بازگو می شود که همراه خانواده اش در ده زندگی می کنند. پدرش که آشپز بوده در عروسی پسر خان غذای شوری درست می کند که باعث مرگ پدر خان می شود. پسر خان به منظور انتقام جویی، پدر "مهرداد" را زخمی و "مهرداد" را به تصور این که مرده است در بیابان رها می کند. "مهرداد" که از مرگ نجات یافته، تحت سرپرستی خانواده ای قرار می گیرد. وی پس از گذشت سال ها، برای انتقام جویی به ده بازمی گردد ....