معرفی کتاب جایگاه سیاسی، اجتماعی زنان شاهنامه اثر فریده یوسفی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
0
خواهم خواند
0
توضیحات
نگارنده در این پژوهش، ابتدا تصویری از جایگاه زن در هزاره های پیش از تاریخ به دست می دهد. آن گاه از موقعیت زنان در شاهنامه سخن می راند. به تصری وی: "کمال بی عدالتی است که تصور کنیم زنان شاهنامه تبعیدی شبستان ها هستند و فریاد مرگ و زندگی شان از پرده ی حرم سراها عبور نمی کند. اگر فرزانه ی توس، بنا به مقتضیات زمان خود، زن را با واژه های اغراق امیز معرفی نکرده، نقش اساسی آنان را در ایجاد کانون های قدرت و استمرار آن به خوبی نمایانده است. زن شاهنامه عامل ادغام قلمروهای حکومتی است. در ازدواج درون گروهی، عامل پایداری قدرت و در ازدواج برون گروهی نقش موثری در جذب، دفع و حذف قدرت دارد. زن در شاهنامه زمانی مظهر جادو و فریب کاری ظاهر می شود که دو قهرمان معروفن رستم به عنوان ایران بان و اسفندیار (نماینده ی دین بهی) در گذر از هفت خوان، در بی خبری خویش، همه ی وجودشان آرزو و تمنای آغوش زن است. گذشته از این پیش قدم شدن زن در انتخاب زوج، نشانه ی فرهنگی است که در آن جنس زن بر مرد برتری داشته است. به هر صورت نمی توان نقش و کارکرد سیاسی، اجتماعی زنان را که آفریننده ی شاهنامه از آنان به نیکی و دانایی یاد کرده است، ندیده گرفت؛ زنانی چون فرانک ـ مادر فریدون ـ که به راستی زمینه ساز قیام کاوه بود. کتایون ـ همسر گشتاسب و مادر اسفندیار، سین دخت (همسر مهراب کابل و مادر رودابه) که درایتش سرزمین و مرامش را از نابودی نجات داد و نیز فرنگیس (همسر سابق سیاوش)، منیژه (دختر افراسیاب و همسر بیژن) که به عنوان زنی وفادار در جهان معروف است و همای زنی که با عدالت، سی سال پادشاهی کرد. از این دست زنان می توان به بانو گشسب (دختر رستم) و گردآفرید و زنانی دیگر اشاره کرد که هریک در دلاوری، وفاداری، سیاست و درایت کم تر از قهرمانان معروف شاهنامه نبوده اند".