مزارع، کارخانه ها و کارگاه ها (یا ترکیب صنعت با زراعت و کار فکری با کاریدی)
مزارع، کارخانه ها و کارگاه ها (یا ترکیب صنعت با زراعت و کار فکری با کاریدی)
پیوترآلکسی یویچ کراپوتکین و 1 نفر دیگر
0.0 0 یادداشت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
0
توضیحات
چرا کارخانه، با نیروی محرکه و ماشین آلات خود، نباید به اجتماع تعلق داشته باشد، همان طور که از پیش برای نیروی محرکه در کارگاه ها و کارخانه های کوچک فوق الذکر در بخش فرانسوی تپه های ژورا چنین است. بدیهی است که در حال حاضر، تحت نظام سرمایه داری، کارخانه نفرین روستا است، چرا که می آید تا از کودکان بیش از حد کار بکشد و ساکنین مذکر آن را به گدایانی مبدل سازد؛ و کاملاً طبیعی است که کارگران باید به هر نحو با آن مخالفت کنند، اگر موفق به حفظ سازمان های صنفی قدیمی خود شده باشند، یا اگر هنوز به خاک سیاه ننشسته باشند. اما تحت یک سازمان اجتماعی عقلانی تر، کارخانه با چنین موانعی روبه رو نیست، بلکه موهبتی برای روستا خواهد بود. و از پیش شواهد انکارناپذیری وجود دارد که نشان می دهد حرکتی در این جهت در چند اجتماع روستایی صورت گرفته است. بدیهی است که انسان چه مزایای اخلاقی و فیزیکی را از تقسیم کار خود میان مزرعه و کارگاه به دست خواهد آورد. اما می شنویم که مشکل در تمرکز ضروری صنایع مدرن است. در صنعت و همچنین در سیاست، تمرکز دارای ستایندگان بسیاری است! اما در هر دو عرصه، آرمان تمرکزطلبان به شدت محتاج تجدیدنظر است.